درباره من

عکس من
تهران, Iran
با سلام؛ این وبلاگ برای آرشیو نوشته هایم است. به عبارت یک بک آب به حساب می اید.بنا براین خیلی دیر به اینجا سر میزنم در صورت که با نویسنده کار ضروری دارید، لطفا" به این http://hydari44.blogfa.com/ وبلاگ بیاید و یابا این ایمیل تماس بگیرد hydarie@yahoo.comبا تشکر

۱۳۸۸ آذر ۲۱, شنبه

این روزها

این روزها"تک وتوک" تارهای سفیدموی سرم کنده میشود.!



(توسط همسرم)


ایران! برای افغانها، سراب یا مدینه فاضله؟!!!(1)

مقدمه:

۳۰سال از مهاجرت افغانها در ایران سپری میشود. بعد از گذشت ۳۰سال زندگی در ایران هم اکنون سئوالی در ذهن خیلی عظیمی از نویسندگان، پژهشگران، واندیشمندان خلق شده است، که آیا مهاجرت وزندگی حداقل یک میلیون افغانی که به اصطلاح مجوز اقامت داشته وبه طوری قانونی در ایران ساکن هستند.
آیا ایران، برای این عده از مهاجرین سراب بوده یا مدینه فاضله؟
متاسفانه برای پاسخ این سئوال نمیتوان منبع مفید وقابل اعتمادی یافت! بنا براین نگارنده بالاجبار به حافظه وتجربیات ۲۰ ساله زندگی در ایران مراجعه نموده وسلسله نوشتاری در چند(( قسمت)) را تقدیم خوانندگان عزیز مینماید.
لازم به ذکر است که هدف از تحریر این نوشتار انتقاد نیست( زیرا انتقاد از وضعیت مهاجرین در ایران مانند مثالی کوبیدن آب در هاون است) بلکه صرفا" یک اطلاع رسانی از تجریبیات زندگی در ایران است که فقط از چشم این حقیر دیده وبا قلمم تحریر شده، بنا بر این قضاوت آن را به شما خوانند گرامی واگذار نموده ومنتظر نظرات وانتقادات شما هستم.
در این نوشتار زندگی قشر های مختلف جامعه از جمله:فارغ التحصیلان، دانشجویان، روحانیون، دانش اموزان، کسبه، وطبقه(عام) کارگری که هر کدام در قسمت های جداگانه بررسی و تقدیم شما خواهد شد. انشا الله

قسمت اول
فارغ التحصیلان ودانشجویان:
زندگی فارغ التحصیلان ودانشجویان را میتوان به سه مرحله تقسیم کرد.
مرحله اول از سال ۱۳۶۸ الی ۱۳۷۶
مرحله دوم از ۱۳۷۶الی ۱۳۸۴
مرحله سوم از ۱۳۸۴ تا کنون.

مرحله اول:
بعدازپایان جنگ ایران وعراق وآغاز ریاست جمهوری اقای رفسنجانی وشروع باز سازی ویرانه های جنگ وتبلیغات برای فراگیری علم دانش روز از رسانه های دیداری وشنیداری در ایران وهجوم جوانان به سمت تحصیل در دانشگاه ها ومراکز عالی تحصیلی، محصیلین مهاجر افغانی هم بنا بر شرایط آنروزها وجوّ تبلیغات که راه افتاده بود، آنهای که توانسته بودند خود را به مرحله ورودی دانشگاه برساند، از قافله عقب نمانده و وارد دانشگاه های دولتی شده پا به پای دانشجویان ایرانی ادامه تحصیل دادند.
انصافا" در دوران ریاست جمهوری اقای رفسنجانی برای ورود به دانشگاه های دولتی محدودیت زیادی برای مهاجرین افغانی وجود نداشت! به قول معروف شرایط طوری بود که اگر مسئولین دولتی آن زمان کمک نمیکردند، چوپ هم لای چرخ کسی نمیگذاشتند.
این وضعیت ادامه داشت تا اینکه اولین دانشجویان از مراکز آموزش عالی دولتی فارغ التحصیل شده وبه قصد جذب کار وارد بازار کار ایران شدند. که متاسفانه به علت خارجی، وبه خصوص افغانی بودن با اینکه نمرات وتخصص های لازم را هم داشتند، اما هیچ شرکت دولتی ویا غیر دولتی حاضر به پزیرش و استخدام آنها نشدند.! این عمل باعث سرخوردگی دربین فارغ التحصیلان مهاجر ومدت بعد در بین کل مهاجرین شد چون انها میدیدند که فرقی بین یک مهاجر تحصیل کرده دانشگاهی با بی سواد نیست هر دوی آنها یا بیکار هستند ویا سر فلکه ویادرپای بالابرهای برقی ساختمانهای نو ساز و... . به همین علت در این مقطع زمانی انگیزه ورود به دانشگاه ها وتحصیلات عالیه در بین جوانان مهاجر به شدت کاهش یافت.

مرحله دوم:
دراین مرحله افغانستان در اشغال طالبان بود! ودر ایران هم جناب اقای خاتمی به ریاست جمهوری رسیدند. فضای باز سیاسی وقول قرار های دموکراسی آقای خاتمی بر مهاجرین هم بی تاثر نبود وانگیزه مضاعفی رابرای مهاجرین افغانی ایجاد کرده بود وآنها دست به تحرک زده وارد دانشگاه های دولتی شدند. در این برحه وبنا بر اقتضای زمان فعالیت دانشجویان مهاجر افغانی در زمینه سیاست وفرهنگ به صورت خود جوش افزایش پیداکرد وتعداد از دانشجویان با انتشار مجله های دانشجوی فعالیت های سیاسی وفرهنگی خود را اغاز کردند وگاه گداری مقاله های انهار در روز نامه های اصلاح طلب هم منتشر میشد.
میتوانم به جد ادعا کنم که فعالترین وبا استعداد ترین دانشجویان مهاجر افغانی در این زمان یعنی بین سالهای ۱۳۷۶تا ۱۳۸۴در دوران زمامداری دکتر خاتمی فارغ التحصیل شدند، اما متاسفانه سرنوشت انها بهتر از فارغ التحصیلان قبلی نبود. آنها یا در ایران ماندگار شدند وبه کار های معمولی ادامه داده و بعد از شکست طالبان وآغاز وحکومت جناب کرزی به افغانستان باز گشتند، ویا اکثریت این فارغ التحصیلان هم راهی کشور های اروپای، کانادا، واسترالیا شده ومقیم آنجا شدند. از آنها فقط گاه گداری مقالاتی را در سایت های انتر نتی میتوان خواند.

مرحله سوم:
واما مرحله سوم از سال۱۳۸۴ تا کنون. در این مرحله ودر زمانیکه مهاجرین افغانی انگیزه فراوان و نیاز شدیدی به تحصیلات عالیه وفراگیری علم دانش دارند تا ودولت نو پای خود را یاری نموده ومملکت خود را بسازند. متاسفانه وضعیت هر روز برای ورود به دانشگاه برای دانشجویان مهاجر بد وبدتر میشود.
با آغاز به کار دولت نهم به ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد بخش نامه های که در دوران ریاست جمهوری دکتر خاتمی نوشته شده بود ودر گوشه ی خاک میخورد وفرصت اجرای شدنش پیدا نشده بود به مدد دولت بسیجی وکار مندان با وجدان آن به مرحله اجرا رسید ودر این چهار سال گذشته وزارت محترم علوم جمهوری اسلامی هر روز به بهانه های مختلف جلوی ورود مهاجرین افغانی به دانشگاه جهت ادامه تحصیل را میگیرد و به قول معروف چوپ لای چرخ ورودی های دانشگاه های دولتی وغیر دولتی میگذارند.

نتیجه:
به نظر این حقیر این قشر از جامعه یعنی فارغ التحصیلان ودانشجویان مهاجر مقیم ایران یکی از خوشبخت ترین افرادی بودند که در عالم مهاجرت حال با وجود مشکلات وسنگ اندازی های کشور میزبان از فرصت های زندگی خود به درستی استفاده نموده وتحصیلات عالیه را فرا گرفته اند.
البته این موضوع را هم نباید از نظر دور بداریم که در طول ۸ سال گذشته وحکومت نیم بند حامد کرزی وبا وجود خطرات وتهدید های فراوان در داخل افغانستان، ورودی ها وخروجی های تحصیلات عالیه خیلی امید وار کننده میباشد.
با این حال به نظر شما تاکنون ایرا ن برای فارغ التحصیلان مهاجر افغانی سراب بوده یا مدینه فاضله؟