درباره من

عکس من
تهران, Iran
با سلام؛ این وبلاگ برای آرشیو نوشته هایم است. به عبارت یک بک آب به حساب می اید.بنا براین خیلی دیر به اینجا سر میزنم در صورت که با نویسنده کار ضروری دارید، لطفا" به این http://hydari44.blogfa.com/ وبلاگ بیاید و یابا این ایمیل تماس بگیرد hydarie@yahoo.comبا تشکر

۱۳۸۹ اسفند ۳, سه‌شنبه

ایجاد پایگاه دائم آمریکادر افغانستان، چرا موافقت وچرا مخالفت؟!

اشاره: بعد از چند روز بحث وگفتگو در فضای مجازی واختصاص یک برنامه 45 دقیقه ی  درتلویزیون بی بی سی فارسی، وموضوع گیری تنی چند از مسئولین دولتی، مساله ایجاد پایگاه دائمی نظامیان آمریکا در افغانستان رفته رفته شکل جدی تری پیدا میکند. برای ایجاد وعقد قرارداد به این مهمی به طور طبیعی موافقان ومخالفان وجود دارد که هرکسی بنا بر عقیده وتفکر شخصی خود سعی دارند بگویند حق با او است.
نگارنده به عنوان یک افغانستانی افتخار میکنم وبه خود میبالم که هموطنانم به درجه از آگاهی رسیده اند که نسبت به سرنوشت کشورخود ابراز عقیده نموده واحساس تکلیف میکنند. این حقیر در نوشته دیگری هم عرض کرده بودم که مخالفت وموافقت عامه مردم تاثیر چندانی در منعقد شدن و یا نشدن این قرارداد ندارد زیرا عوامل بسیاری مهم تر وتاثیر گزار تری دیگر وجود دارد که پرداختن به آنها از حوصله این مقاله خارج است.
در این نوشته کوتاه سعی میشود به مخالفین وموافقین که در این چند روز ابراز عقیده کرده اند ومن پی گیر بودم بپردازم به عبارتی این نوشته حاصل دیده ها شنیده های شخصی خودم میباشد.
از نظر اجتماعی مخالفین وموافقین را میتوانم به دوگروه تقسیم کنم. گروه اول عامه مردم یعنی کسانی که فقط نسبت به سرنوشت مملکت خود احساس وظیفه نموده وبا نوشتن مقاله،پیام های کوتاه، وارتباطات تلفنی اظهارنظر نموده اند. گروه دوم سران مملکتی اعم از رئیس جمهور،وزرا ومعاونین، کسانیکه دست در اتش دارند وتریبونهای مختلفی هم در اختیار دارند واظهار نظر کرده اند.
عامه مردم:
1- مخالفین
مخالفین ایجاد پایگاه دائم امریکا در افغانستان عقیده دارند که با منعقد شدن چنین قراردادی استقلال کشور از دست میرود وعملا کشور در دست آمریکا قرارمیگرد واین مساله با منافع ملی مردم افغانستان منافات دارد. ودر این راه بعضی کشور ها را مثال میزنند که چگونه بعد از گذشت ده ها سال هنوز آن کشور ها استقلال کامل ندارند واسیر خواسته های امریکا هستند.
مساله دیگری که خیلی مخالفین رویشان تاکید دارند  کشور های همسایه ای افغانستان هستند. این عده عقیده دارند که اگرچنانچه امریکا پایگاه دائمی در افغانستان تاسیس کند ممکنه کشور های همسایه نظیر روسیه،چین،ایران وهند با هم متحد شوند وبخواهند که با امریکا بجنگند واین به نفع  مردم افغانستان نخواهد بود.
آنچه برای من خیلی عجیب است این است که اکثر مخالفین در بیرون از افغانستان زندگی میکنند ودر کشورهای اروپایی وامریکا واسترالیا مقیم هستند.
2-موافقین
تا جایکه من دیدم وشنیدم موافقین چنین قراردادی بیشتر هستند ودر تصمیم خود مصمم تر ودر ظاهر هم منطقی تر موضوع گیری میکنند واستید لال های دارند که با واقعیت امروز افغانستان بیشتر همخوانی دارد تا رویا واحساس ناسیونالستی مخالفین، در واقع موافقین کسانی هستند که عقیده دارند با درنظر داشت وضعیت فعلی افغانستان سخن میگویند وبا اینکه با عقد چنین قرارادادی موافق هستند ولی شدیدا" نگران این هستند که چگونه وبا چه شرایط این قرارداد منعقد خواهد شد. آیا دولت آقای کرزی میتواند از پس چنین قرارداد مهمی سربلند بیرون آیند؟ آیا پارلمان ولویه جرگه در کمال آزادی وبدون فشار های خارجی وداخلی میتواند به وظیفه ملی میهنی خویش عمل کنند؟!
موافقین را بر این عقیده هست که آمریکا تا این قراراداد رابا افغانستان امضا نکند، افغانستان به آرامش نمیرسد! در واقع امریکا به عمد میخواهد که افغانستان نا امن جلوه کند تا مردم وحکومت افغانستان به حضور نیروهای خارجی احساس نیاز بیشتری داشته باشند وعده دیگر هم عقیده دارند که با ایجاد پایگاه نظامی دائمی امریکا در افغانستان، جلوی دخالت کشور های همسایه نظیر پاکستان وایران گرفته میشود ودر نتیجه افغانستان به آرامش میرسد.
وجالب اینکه اکثر موافقین کسانی هستند که فعلا" در داخل افغانستان ساکن هستند ومشکلات را با تمام وجود شان حس میکنند.
سران مملکتی ومسئولین دولتی:
در این قسمت میپردازم به اظهار نظر سران مملکتی، کسانیکه در راس کار قرار دارند وبنا بر مسئولیت ونفوذی که در دولت وبین مردم دارند از تریبون های رسمی اظهار نظر میکنند.
اولین بار خبر ایجاد پایگاه نطامی دائم امریکا در افغانستان را به طور رسمی جناب کرزی رئیس جمهور محترم اعلام کردند ودر این مورد وموضوع گیری خاصی نکردند وگفتند دولت منافع ملی را در نظر گرفته عمل میکند ودر واقع مسئولیت را به لویه جرگه وپارلمان افغانستان واگذار کردند. بی بی سی19بهمن1389
ازجمله کسانیکه به طور رسمی موضوع گیری کرده اند، وزیر دفاع افغانستان و سرپرست وزارت آنرژی  افغانستان میباشند.
ژنرال عبدالرحیم وردک، وزیر دفاع افغانستان از ایجاد پایگاه های دائمی آمریکا در کشورش استقبال کرده و گفته است که این اقدام می تواند در دراز مدت به ثبات در افغانستان منجر شود.
ژنرال وردک  گفت که این پایگاه ها می تواند تضمیمی برای امنیت منطقه باشند. بی بی سی21 بهمن1389
اسماعیل خان، سرپرست وزارت انرژی افغانستان و از فرماندهان سابق جهادی، با طرح ایجاد پایگاه های دائمی آمریکا در افغانستان مخالفت کرده است.
آقای اسماعیل خان، که در مراسم یادبود از سالروز خروج نیروهای شوروی سابق از افغانستان سخنرانی می کرد از وزیر دفاع افغانستان نیز به خاطر اعلام حمایت از ایجاد پایگاه های دائمی آمریکا در این کشور به شدت انتقاد کرد. اسماعیل خان افزود: "ما به خاطر این مبارزه نکردیم که قشون دیگری را در این سرزمین حاکم بگردانیم.26بهمن1389 بی بی سی فارسی.
از مقامات رسمی ودولتی تا کنون اظهار نظر دیگری نشده است ویا اینکه من اطلاع ندارم.
چرا موافقت وچرا مخالفت؟!
به طور طبیعی هر شخصی در مورد هر موضوعی اظهار نظر میکند، دلیل وانگیزه کافی دارد واهمیت اظهار نظرشان بستگی به موقعیت اجتماعی،مسئولیت وتحصیلات شان دارد.
در مورد اظهار نظر عامه مردم آنچه که قابل توجه است این است که هرکسی به افغانستان ومسایل ومشکلاتش نزدیک تر هستند واطلاعات بیشتری دارند وبا پوست وگوشت خود اوضاع افغانستان را لمس میکنند، موافق این قرار داد هستند ودر طرف دیگر قضیه آنهایکه سالها در خارج از افغانستان ساکن هستند واز مسایل ومشکلات و وضع  حاضر مردم دورتر هستند وطبیعتا" این مشکلات را کمتر حس میکنند، مخالف این قرارداد میباشند.
در این اظهار نظر ها میتوان  این طور نتیجه گرفت که هرکسی به آتش نزدیک تر است بیشتر میسوزد وگرمای آنرا حس میکند.
 مسئولین دولتی:
وزیر دفاع موافق:
من شخصا"اظهارات وزیر دفاع در موافقت با ایجاد این پایگاه را این گونه تفسیر میکنم که ایشان نه از روی اجبار ونه از روی وابستگی واز نه ازروی مصلحت چنین اظهار نطری فرموده اند بلکه این اظهار نظر از روی واقع بینی ونیاز ایراد شده است.
نباید فراموش کرد که او وزیر دفاع افغانستان هست واز هرکسی دیگر بر اوضاع واحوال افغانستان تسلط بیشتری دارد. او قوای مسلح را میشناسد وتواناهای آنهارا به خوبی میداند. واز کم کیف نیرو های تحت امرش مطلع است واز همه مهم تر اینکه با نیروهای خارجی، مخصوصا" فرماندهان امریکایی ارتباط مستقیم دارند واز قصد ونیت انها اطلاع کافی دارد. بنا براین من این اظهار نظر را نه تبلیغاتی ونه از ترس و وابستگی  بلکه در راستای تخصص ومسئولیت ایشان میدانم.
سرپرست وزارت انرژی، مخالف:
اسماعیل خان سرپرست وزارت انرژی ویکی از جنگ سالاران وامیر المومنین سالهای نه چندان دور، در اظهار نظر رسمی مخالفت خود را با ایجاد این پایگاه اعلام کرده است.
به نظر من اظهار نظر این مقام دولتی اگر چه هیچ ارتباطی به مسئولیت او ندارد ولی قابل درک است.
در این شکی نیست که تمام جنگ سالاران، در هر مقام وموقعیتی که باشند از وضعیت موجود که افغانستان رو به بهبودی وقانون گرای وثبات سیاسی،اجتماعی، نظامی واقتصادی پیش میرود ناراضی باشند زیرا به هرمیزان که افغانستان با ثبات وقانون گرای نزدیک تر شود، همان اندازه جنگ سالاران ضعیف تر واز قدرت دور تر خواهندشد (نمونه اش را این روز ها در پارلمان افغانستا شاهد هستیم)  بنا براین در آینده نه چندان دور مخالفت اشخاص مانند اسماعیل شدید تر وبیشتر خواهد شد.
علت اصلی این مخالفت ها توسط جنگ سالاران این است که اکثر این آنها درهرمقام وموقعیت اجتماعی که  باشند مقداری از وقت شان را در خیالات سالهای میگذرانند که در راس قدرت بودند زمانی  که مناطقی از سر زمین افغانستان تحت حاکمیت، وعده از مردم افراد بیعت کرده آنها بودند وانها عنوانهای رئیس،قومندان،ارباب، ملا، وامیرالمومین را یدک میکشیدند وهرکاری که خود صلاح میدانستند انجام میدادند وکسی هم نبود از آنها بپرسد که چرا؟
در اوضاع احوال آشفته فعلی افغانستان افراد مانند اسماعیل فروان هستند، وجالب اینجا هست که همه آنها به امید روزهای هستند که دوباره آن بروبیای سالهای نه چندان دور خود را داشته باشند وبا یک اشاره بی گناهی را تیر باران، وبا یک اشاره مجرمی را آزادکنند، واگر نباشد قانون وترس حکومت(والبته نیروهای خارجی) تا حالا برای مخالفت با چنین قرار دادی تفنگ به دوش سر گردنه ای را مسدود  وعده را اعدام وزندانی کرده بودند.
ناگفته پیداست که که دراین راه اسماعیل خان تنها نخواهد بود ودیری نخواهد گذشت که تمامی کسانیکه منافع خود را در نا امن بودن افغانستان مییابند، چه کشورهای خارجی همسایه وغیر همسایه وچه جنگ سالاران داخلی، اعم از رئیس، ارباب، قومندان،آخوند وآیت الله، مولوی وداروغه در هرجا ومکانی که باشند وبا هر وسیله که در اختیار دارند به مخالفت با این قرارداد خواهد پرداخت، از حرف سخن عادی تا فتوای های شرعی.! زیرا منافع آنها زمانی تامین میشود که که افغانستان ثبات سیاسی اجتماعی وامنیتی نداشته باشد تا خواب های رنگین انها اشفته نشود وریشته تخیلات شان پاره نگردد.
 

کودکان وجنگ!

کودکان قربانيان اصلي جنگ ها هستند. اين پاهاي نحيف و بدن هاي برهنه تا کجا خواهند دويد؟ شايد تا آخرين مرز زندگي: "مرگ" و در آن جا براي ابد آرام خواهند گرفت. یگانه یادگارِ آنان کودکی گمشده اي است که هرگز نزيسته اند و نزيسته ايم. ویرانیِ واقعی حیات زمانی آغاز می گردد، که انسان ها از حق کودکی محروم گردد. جنگ بنیاد زندگی را ویران می کند:"کودکی را که خشتِ اول و بنیاد زندگی است."
منبع: اسد بودا،  فیسبوک 

مصر وافغانستان، یک مقایسه کوچک!

مصر وافغانستان، یک مقایسه کوچک!
منبع: وبسایت غرجستان
بلاخره مبارک بعد از سه هفته اعتراضات مردمی به تاریخ ۱۳۸۹/۱۱/۲۲ خورشیدی مجبور شد استعفا کند.
تحولات مصر را اگر از نزدیک نگاه کنیم بدون شک درسهای به ما میدهد وتجربه های مارا افزون میکند اولین درسی که از این تحولات میگریم اعتراض ومقاومت مردم برای خواسته های واقعی بدون عقب کشیدن ونا امید شدن است. همان طور که میدانید سه هفته است که مردم مصر با اعتراضات شبانه روزی خود تلاش کردند تا به سران حکومت مصر مخوصوصا” حسنی مبارک بفهماند وبقبولاند که دیگر در مصر جایی ندارد.
مردم مصر تا ثبات سیاسی،اجتماعی واقتصادی راه طولانی وپر پیچ خمی دار پیش دارند من امیدوارم که مردم مصر به خواسته های برحق خود برسند.
اما در طرف دیگر قضیه مبارک وترک قدرت است که خیلی میتواندبرای همه مردم دنیا مخصوصآ حاکمان مستبد ودیکتاتور وخود خواه وخود پسند  سرمشق باشد.
در خبر ها شنیدیم که مبارک رفت! استعفا داد! آنهم بعد از ۳۰سال حکومت بر یک کشور بزرگ وبا مردمان متمدن مانند مصر که یک قطب جهان عرب وخاور میانه میباشد، ولی هیچکس برای چند لحظه هم که شده خودش را ویا حاکمان سرزمین خود ش را به جای مبارک فرض نکرده و ترک قدرت را حس نکردند تا متوجه بشوند که مبارک دست به چه کار بزرگی زده است.
من از سابقه چگونه حکومت کردن مبارک اطلاعی چندانی ندارم وحقیقتا نمیدانم او در زما زمامداری ۳۰ ساله اش با مخالفانش چگونه رفتار کرده است. مثلا چند نفر را زندانی ویا اعدام ویا تبعید کرده ولی آنچه که در این سه هفته گذشت به نظر من مبارک انسان عاقل، فهمیده  وسیاست مداری باشعوری میباشد.
ما نباید فراموش کنیم که مبارک رئیس جمهور مصر بود او تمام امکانات را  که یک دیکتاتور میبایست در اختیار داشته باشد، داشت. او میتوانست به راحتی مانند دیگر دیکتاتور ها بکشد، ترور کند، بدزدد، زندانی کند شکنجه کند و برای ماندن به هردری بزند که این ماندن در راس قدرت ونرفتن خصیصه اصلی همه دیکاتور های جهان میباشد.
برای روشن شدن بهتر قضیه راهی دوری نمیروم وبه تاریخ نه چندان دور کشور خودمان افغانسنتان سری میزنیم.
بعد از سقوط دولت کمونیستی در افغانستان روی کار آمدن مجاهدین در افغانستان قرار براین شد که سران جهادی ویا همان جنگ سالاران برای فروکش کردن عطش ریاست طلبی وحس لذت بردن رئیس جمهور شدن به مدت دوماه نوبتی مقام ریاست جمهوری را در اختیار داشته باشد.
در مرحله اول حضرت مجددی صاحب رئیس جمهور شد مدت ۶۰ روزه ریاستش زود تر ازآنی که فکر میکرد تمام شد او از مقام خود کنار رفت وهمین کنار رفتن او بدون جنجال های سیاسی در آن زمان باعث شد که درحال حاضر مردم افغانستان حساب وِیژه برای او باز نموده واورا به عنوان ریش سفید وزعمای جنگ سالاران قبول داشته باشند.
اما  نوبت به برهان الدین ربانی رسید وبعد از گذشت مهلت ۶۰ روزه همه انتظار داشتند که او استفعا دهد ولی هرچه گذشت او استعفا نداد ومزه ریاست وعنوان رئیس جمهور برای او وحزبش مزه دیگری داشت واین مزه سالها طول کشید وچه خانه های که خراب شد وچه جوانانی که کشته شد وچه اسیب های که  به مردم وکشور رسید وچه زنانیکه بیوه شد  وچه طفلانی که زیر پای نیروهای به اصطلاح جهادی لیه شدند ومردند وووو .. اگرربانی سر موعد از مقام ریاست جمهوری استعفا میداد کشور ما به سمت سویی دیگری میرفت.
این فجایع واتفاقات در حالی رخ داد که همگان میدانستند که ریاست جمهوری در آن زمان طبق اوضاع واحوال آندوره نامی بیش نبود وکسیکه که اهمیتی نمیداد مقام ریاست جمهور بود. کسانیکه در ان دوره حضور داشتند حتما” میدانند که برای دولت انزمان القاب مختلفی گذاشته بودند القاب مانند دولت یک حزب، دولت چهار خیابان کابل، وبعد تر، دولت بدخشان ویا دولت یک ولایت وکاریکاتوری در نشریات چاپ میشد  مضمونش این بود که صندلی ریاست جمهوری چسپ دوقولو دارد هرکسی رویش بنشیند به صندلی میچسپد ودیگر نمیواند بلند شود.
ومثال دیگری که میتوانم بگویم همین انتخابات ریاست جمهوری در زمان فعلی است که همه میدانند با چه افتضاحی جناب کرزی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند حال اگر این اتفاقات واعمال مردمان خودمان را با اتفاقات مصر وریاست ۳۰ ساله حسنی مبارک مقایسه کنیم در می یابیم که او دارای عرت نفسی بالاتر ودرک شعور سیاسی بهتری نسبت به دیگر دیکتاتور های جهان میباشد.
شاید در اینجا برخی صاحب نظران عقیده داشته باشند که مبارک نه به اختیار خود رئیس جمهور بود ونه با اختیار خود استعفاداد بلکه این امریکا بوده و هست که به او دستور میدهد که چه کار کند. من این تفکر را رد نمیکنم ولی میخواهم یک موضوعی را عرض کنم که تمام کشور های خاور میانه مانند مصر وبلکه بد تر از مصر دارای حاکمان مستبد ودیکتاتور میباشند دیر یا زود ما در این کشور ها شاهد تغییرات نحوه اداره حکومت خواهیم بود. من دوکشور را مثال میزنم عربستان وسوریه! در هردوی این کشور احتمال وقوع اعتراضات مانند مصر وتونس وجود دارد. به نظر شما رفتار حاکمان این دو کشور در زمان اعتراضات مردم مانند رفتار دولت مردان حسنی مبارک خواهد بود؟!

ایجاد پایگاه نظامی(دائم) امریکا در افغانستان، آری یانه؟!

چند روزی است که بحث ایجاد پایگاه دائمی نظامی آمریکا در افغانستان، در رسانه های اینترنتی سر زبانها هست. عده موافق وعده دیگر مخالف ایجاد پایگاه نظامی دائم آمریکا در افغانستان میباشند.من هم مثل دیگرهموطنانم حق کوچکی دارم تا در این باره مختصری بنویسم ونوشته ام را با دوستانم در فضای مجازی به اشتراک بگذارم.
در فضای مجازی دراین مورد بحثی فروان شده است وتا آنجایکه من دیدم اکثریت مردم عادی حاضر در فضایی مجازی موافق ایجاد پایگاه نظامی "دائم" آمریکا در افغانستان میباشند.
بهتر است بدانیم که در شرایط فعلی  موافقت ومخالفت مردم تاثیری چندانی در روند ایجاد شدن ویا نشدن این پایگاه نخواهد داشت ولی اظهار نظر برای تمام مردم افغانستان آزاد ولازم میباشد وحداقل فایده اش این است که اولا" از نظرات همدیگر مطلع میشویم وثانیا"در حافظه تاریخ میماند.
قبل از مخالفت ویا موافقت بهتر است نگاه وضعیت گذشته وحال افغانستان بیندازیم تا بهتر متوجه بشویم که مخالفت مفید واست ویا موافقت.!
بدون شک هیچ کشوری وهیج شخصی دوست ندارد تحت استعمار کشور بیگانه باشد وبرای این تحت استعمار نبودن هیچ دلیلی لازم نیست زیرا خداوند همه انسانها را آزاد خلق کرده است.
دیر زمانی نمیگذرد که پدران ما با بیل وکلنگ تیشه وتبر به دفاع از کشور افغانستان به پا خیستند وسالها علیه شوروی سابق چنگیدند. بر کسی پوشیده نیست که هدف آنها جز دفاع از میهن وناموس شان چیزی دیگری نبود ودر این راه جان فشانی های فراوان کردند واز سر وجان گذشتند وشهید ومجروح شدند. وسرانجام شوروی سابق حال به هردلیلی که بود از افغانستان خارج شد ومردم مارا با یک کشور سوخته ومردمان عقده ای وبی سر سامان به امان خدا رها کردند ونتیجه اش هم این شد که اقوام مختلف به جان هم افتادند وهمدیگر را قتل عام کردند وسر انجام انچه بعد از گذشت 30 سال خانمان سوزی میراثی که به یادگار مانده هرچه باشد افتخار وسر بلندی نیست بلکه آنچه به خاطره ها سپرده شده است، گور های که دسته جمعی است، میخ های که برسر کوبیده شده است، نفرت که پایانی ندارد ، عقده ای که خالی نمیشود، جهالتی تمامی ندارد و... .!
شکی نیست که در به وجود آمدن وضعیت کنونی مردم افغانستان و این همه بد بختی وآوارگی مردم ما، آمریکا دخالتی مستقیم داشته و دارد وهم اکنون هم  در افغانستان حضور  دارد وتمام امورات کشور با مشورت آنها انجام میشود وتمام اماکن حساس نظامی وغیر نظامی تحت کنترل آنها میباشد. پس آنها هست! چه ما بخواهیم وچه نخواهیم.
آمریکاقرار است که در سال 2014 افغانستان را ترک کند. تمام مردم افغانستان به محض شنیدن این خبر تنشان به لرزه می افتد وفورا" به فکر سکونت ومهاجرت به کشور خارجی می افتد وهمین امید کوچک وروزنه کم نور که بر اثر حضور نیروهای خارجی به وجود آمده از بین میرود وتبدیل به تاریکی محض میشود.
سخن کوتاه کنم. مردم جهان باید بدانند که تکلیف ملت افغانستان روشن است. آنها از هر کشور خارجی که قصد استعمار افغانستان را داشته باشند بیزار هستند سابقه تاریخی ومبارزاتی آنها گواه براین ادعای من است اما با شرایط به جود آمده طی سالهای گذشته توسط کشور های خارجی ذی دخیل در مسایل افغانستان عامل زیر باعث شده است که آنها با ایجاد پایگاه دائمی نیرو های نظامی آمریکا موافق باشند.
مردم افغانستان از وضعیت فعلی ناراضی هستند وعلت این نارضایتی کم کاری وحسن نیت نداشتن کشورهای خارجی حاضر در افغانستان میدانند وعقیده دارند که آمریکا توان این را دارد که به وضعیت موجود افغانستان سر وسامان بدهد ولی از عمد نمیخواهد این کار را بکند. علت این کار شان هم این است که با وضعیت فعلی منافع که آنها مدنظر دارند تامین نمیشود وبا بستن قرارداد رسمی که منافع دراز مدت آنها را تامین کند وضعیت افغانستان هم سر سامان خواهد یافت. بنا براین مردم  برای انتحاب دو گزینه بیشتر ندارد. گزینه اول ادامه  وضعیت فعلی وگزینه دوم بستن قرار داد با آمریکا.
اگر چه مردم با درک این موضوع که بستن چنین قرار دادی برای یک کشور کار آسانی نیست ولی مجبور هستند بین گزینه بد و بدتر،  بد را انتخاب کنند ودلیلی این انتخاب هم این است که  عقیده دارند وامید وار هستند آمریکا بعد از بستن قرار داد در انجام وظایفش در افغانستان کوتاهی نکند.
 

خبرگزاری های ایرانی وکشف کارشناس

 
چند روز است که خبرگزاری های ایرانی در بدر به دنبال کار شناسان افغانستانی هستند واز زیر هر بوته ما شا الله یک کارشناس بیرون میکشند.خب این که خیلی خوبه ولی خوب تر وجالب تر اینکه همه این کار شناسان هیچ کدام خلاف میل این خبرگزاری ها صحبت نمیکند وگپ نمیزند.

پ.ن: چند روز قبل نماینده اخوان المسلمین مصر با بی بی سی مصاحبه میکرد وخبرنگار بی بی سی در باره موضوع گیری ایران از او سئوال کرد واو گفت: ما از ایران و مخصوصآ امام خامنه ی تشکر ویژه داریم.(نقل به مضمون) جای شما خالی از طرز صحبتش  با بی بی سی کیف کردم.
 

پشنهاد موثر جهت رفع مشکل رای های سفید پارلمان افغانستان!

 
این روز ها پارلمان افغانستان اسیر چند رای سفید شده است.یعنی اینکه بعضی از نمایندگان با دادن رای سفید از انتخاب شدن رئیس پارلمان جلوگیری میکند.
خانم رضایی نماینده ولایت خودما غزنی، در برنامه کنکاش  شبکه طلوع میفگت: اگرچه رای های سفید طبق ماده 106 قانون اساسی حق نمایندگان میباشد ولی بعضی از نمایندگان از این حق به عنوان حربه سیاسی استفاده میکنند.
ماجرای انتخاب نشدن ورای نیاوردن  در تمام دنیا به مشکل لاینحل تبدیل شده است. وروش های مختلفی هم برای قانع ویا تنبیه کردن کسانیکه زنگ مخالف میزنند وجود دارد ویا بعضی ها اختراع میکنند.
در یونان باستان هم از چنین روش های استفاده میشده ولی آنچه که درحال حاضر رخ داده موارد زیر میباشد.
در سال 2006 میلادی در شهر پریرا کشور کلمبیا در درگیر بین باند های مافیایی 480 نفر کشته شد وظاهرا" از دست کسی هم کاری بر نمی آمد.! اما زنان این شهر با تشکیل یک جنبشی به نام ""زانوهای بسته "" از همخوابگی با همسران شان امتناع کردند  ودست به اعتصاب زدند. البته تا زمانیکه مردان خلافکار اصلحه های شان را زمین بگذارند وادم شوند.
ویا مثلا" در در کشور بلژیک، احزاب سیاسی با اینکه انتخابات برگزار شده ولی این احزاب موفق به تشکیل دولت ائتلافی نشده اند این کشور 241 روز است که بدون دولت قانونی به سر میبرند.
در این میان یکی از سناتور های زن بنام "تمرمن" پشنهاد کرده است که اگر چنانچه مردان از خر شیطان پائین نیایند ودولت تشکیل ندهند بزودی با تحریم واعتصاب همخوابگی از طرف همسران شان مواجه خواهند.
در چنین شرایطی طبق راویان اخبار وناقلان آثار تعداد حدودا"50 نفر از نمایندگان در هر نوبت رای دهی به جای  استفاده از حق قانونی خود آنرا به صورت حربه سیاسی در آورده وبا اعلام جنگ آنهم با پرچم سفید(برگه رای سفید) در کار مجلس اخلال ایجاد نموده وروال طبیعی هیئت محترمه مجلس را مختل میکنند واین با اینکارشان ضربه مهلک وجبران ناپزیری بر پیکره دموکراسی  نو پای افغانستان میزنند.! واین کارشان بیشتر ازهمه به مزاج خانم ها که  بیشتر اهل قانون ومنطق هستند خوش نیامده وخانم شکریه بارکزایی علنا" تهدید نموده وگفته اگر چنانچه این عده از نمایندگان وهوا داران بیرونی شان دست از لجاجت برندارد، آنوقت ما دست به کار شده واقدام خواهیم کرد این هشدار جدی است ودر آینده از ما گیله نکنید. وچیزی که خیلی این خانم ها وتعداد از نمایندگان مرد که در این دوره برای اولین بار به مجلس راه یافته اند، تاکید میکنند که ماده 106 قانون اساسی مو به مو اجرا شود وهیچ کدام مصلحت  که در دوره های قبل وجود داشت این دوره دیگه به درد نمیخورد وقانون باید صاف وبدن هیچ گونه آلودگی از قیبل دعا وثنا،قرائت فاتحه و ذکرصلوات وپیش کشیدن ریش سیاه وسفید  واین چیز ها نباید باشد وتنها مشکل این است که هیچ کس نمیداند که چه کسی با پرچم سفید میجنگد؟!
بعضی کار شناسان این کار را یک کار شیطانی دانسته وگفته این حرکت عین نامردی است بنا براین وبا این شعار معلوم میشود که زنان در این اخلال گری نقشی ندارند وعده آنرا مساوی با گذاشتن قرآن بر نیزه دانسته وپای تاریخ وخواریج وجنگ های زمان صدر اسلام را پیش کشیده است. الله اعلم
این حقیر سر تاپا تقسیر پشنهادی دارم برای اجرای شدنش دست به دامان نه ببخشید چادر خانم های محترمه افغانستان میشوم ومیگویم حال که همه چیز در حال روز دموکراسی اجرا میشود وقرار است حقی از کسی ضایع نشود بهتر این جماعت دست به کار بزرگی بزنند وخودی نشان دهند ودر این راه تنها هم نیستند تعداد از خانم های وکیل پارلما هم با انها هست وکاری بکنند که در تاریخ ثبت شود ودست به اعتصاب بزنند وبه مردان بفهمانند  ویگویند آنجا طویله که نیست  ومردم افغانستان هم حیوان نیست که شما با پرچم سفید(برگه رای سفید) با همدیگه میجنگید واز پارلمان که به خانه آمدید به ریش همه میخندید ومیگوئید والله هیچکس نفامید که مه رای سفید دادوم.!
البته اگرچه دوهفته بیشتر نیست که در پارلمان افغانستان رئیس انتخاب نمیشود وفکر نمیکنم این مدت خیلی زیاد ونگران کننده باشد اما به نظر شما سرنوشت پارلمان افغانستان به کجا ختم خواهد شد؟
  با اینکه مردان افغانستانی زن ذلیل نیستند وبعضا" هم دارای زوجه های متعددی هستند این روش میتواند موثر باشد؟
وسئوال اساسی تر ومهم تر اینکه در سرزمین افغانستان با مردان چند زنه وریش های 20 سانتی و تعصب مضاعف قومی ومذهبی اصلا چنین زنی پیدا خواهد شد که چنین پشنهادی موثر وکمر شکن را بدهد؟!