درباره من

عکس من
تهران, Iran
با سلام؛ این وبلاگ برای آرشیو نوشته هایم است. به عبارت یک بک آب به حساب می اید.بنا براین خیلی دیر به اینجا سر میزنم در صورت که با نویسنده کار ضروری دارید، لطفا" به این http://hydari44.blogfa.com/ وبلاگ بیاید و یابا این ایمیل تماس بگیرد hydarie@yahoo.comبا تشکر

۱۳۸۹ تیر ۲۰, یکشنبه

مهاجرین افغانی مقیم ایران، در انتظار ((آزمون)) دیگر!


تصويب طرح جامع ساماندهي اتباع خارجي در شوراي عالي امنيت ملي
مدير كل اتباع خارجي استانداري تهران از تصويب طرح جامع ساماندهي اتباع در كشور خبر داد و گفت: به دليل آنكه بتوانيم همه نهاد و دستگاه‌ها را در اين امر لحاظ كنيم اين طرح به تصويب شوراي عالي امنيت ملي رسيده‌است
موسوي‌نسب از تصويب طرح جامع ساماندهي اتباع در كشور خبر داد و گفت: اين طرح با پشتيباني 30 ساله انقلاب و مديريت اتباع و تجربه برخي كشورها طراحي شده و به دليل آنكه بتوانيم همه نهاد و دستگاه‌ها را در اين امر لحاظ كنيم اين طرح به تصويب شوراي عالي امنيت ملي رسيده‌است.
تسهيل حضور قانوني اتباع خارجي
وي با بيان اينكه در اين طرح قرار بر اين است كه حضور قانوني و هدفمند اتباع خارجي را مديريت كنيم، خاطرنشان كرد: اين طرح از مهاجرت غيرقانوني جلوگيري كرده و فرايند حضور قانوني آنها را تسهيل مي‌كند چرا كه هزينه‌هاي حضور غيرقانوني را بالا مي‌برد و تسهيلات قانوني را براي حضور قانوني ايجاد مي‌كند.
مدير كل اتباع خارجي استانداري تهران به شاخص‌هاي اين طرح اشاره كرد و گفت: شاخص اول اين طرح ارائه وثيقه است چرا كه كليه اتباع خارجي براي حضور در جمهوري اسلامي ايران از مبادي مرزي وارد كشور شوند بايد در ابتداي مرز وثيقه‌اي را به عنوان تضمين حضور قانوني و بازگشت به موقع ارائه دهند كه در قانون اين يك وثيقه مالي مي‌باشد كه به صورت اماني در مرز در اختيار قرار ‌مي‌دهند كه در تاريخ مقرر پس از اتمام زمان ويزاي خود به كشورشان بازگردند.
موسوي‌نسب شاخص دوم طرح كفالت برشمرد و افزود: دولت براي كوچك‌سازي دولت بنا دارد بخشي از اختيارات را به بخش خصوصي واگذار ‌كند كه در خصوص بحث كفالت بنا است كه شركت‌هاي خصوصي يا افراد حقيقي تشكيل شده و اتباع خارجي را كفالت كنند.
وي از تعيين تكليف اتباع غيرمجاز خبر داد و گفت: فرايندهاي حضور قانوني را تسهيل مي‌كنيم به همين دليل با حضور غيرقانوني برخورد كرده و هزينه‌هاي حضور غيرقانوني را بالا مي‌بريم و نمي‌گذاريم اتباع به صورت غيرقانوني را وارد كشور شوند
متن کامل رابخوانید
مطلب فوق در پورتال وزارت کشور جمهوری اسلامی نشر شده است.
در این مورد ذکر چندنکته ضروری است.
۱- به نظرم واژه ای "لحاظ" در این مورد(طرح ساماندهی) خیلی مناسب نباشد. زیرا لحاظ کردن نوعی احترام گذاشتن برای انجام کاری ومنظور داشتن "شریک" کردن است ومعمولا" لحاظ منفعت می آورد. ودر اینجا ارا ئه خدمات به مهاجرین افغانی بیشتر شبیه کار کسپ اقتصادی شده تا یک کار خدماتی مهاجرتی، از طرفی طی ۳۰سال گذشته به گفته خود ایرانی ها مهاجرین افغانی جز درد سر وحزینه اضافه چیزی دیگری عاید دولت ایران نکرده اند. حال چه اتفاقی افتاده که دولت ایران میخواهد در اداره وسر سامان دادن یک میلیون مهاجرین افغانی همه نهاد ها را بسیج "لحاظ" کند تا همه آنها از این نعمت خدا دادی(وجود مهاجرین در ایران) بهره ببرند. شاید بعد از ۳۰ سال به این نتیجه رسیده اند که مدریت لحاظی بهتر ازمدیرت دخالتی هست.
۲- گرفتن وثیقه در مرز ورودی که قبلا" هم بوده وتجربه شده است. که به گفته مسئولین ایرانی خیلی هم مثمر ثمر نبوده وخیلی از افغانهای که وارد ایران میشوند در موعد مقرر خارج نشده و با اقامت غیر قانونی در ایران از گرفتن وثیقه شان صرف نظر میکنند.
۳- طرح کفالت: این طرح همان آزمونی هست که قرار است انجام شود وما باید منتظر نتیجه آن باشیم. چونکه تا کنون در ایران چنین آزمونی تجربه نشده است که نتیجه اش مفید باشد ویا مضر.
یکی از اهداف این طرح ساماندهی که بخش مهم وسرنوشت ساز برای مهاجرین میباشد سپردن آنها به بخش غیر دولتی(خصوصی) میباشد. اگرچه خصوصی سازی وسپردن خدمات به بخش خصوصی در اصل خود خوب است اما نباید فراموش کنیم که بخش خصوصی به معنی واقعی در ایران وجود خارجی ندارد واکثر شرکت های خصوصی اولا" که صد در صد خصوصی نیستند ودوما" به محض خصوصی شدن متاسفانه هیچ نظارتی از سوی هیچ نهادی بر عملکرد آن شرکتها نیست. به عنوان نمونه در طرح آمایش ۳-۴-و۵ با اینکه بخش خدمات آن به شرکت های خصوصی واگذار شده بود اما با کمال تاسف در قسمت خدمات هیچ گونه کیفیتی نسبت به قبل احساس که نشد هیچ! بلکه بد تر هم شده بود.!

با این حال آنچه که قابل پیش بینی هست این است که دولت مردان ایرانی بعد از ۳۰ سال به این نتیجه رسیده اند که این حضور پرحزینه ودرد ساز ۳۰ ساله مهاجرین افغانی را تبدیل به یک کار اقتصادی و پرمنفغت برای شرکت های خصوصی خود بکنند تا هم باعث ایجاد شغل دربین جامعه ایران گردد وهم فشاری مضاعفی بر مهاجرین وارد شده واز آمدن ومهاجرت به ایران بپرهیزند. غافل از اینکه قریب به اتفاق مهاجرین قانونی مقیم ایران، دارای در آمدی بسیار پائینی بوده برای تهیه مایحتاج اولیه ای زندگی خود با مشکل مواجیه هستند. متاسفانه هیچ معلوم نیست که دولت ایران با کدام دلیل ومنطق از این جامعه فقیرمهاجر میخواهد به منفعت اقتصادی برسد.

با توجه به اینکه چیزی زیادی نمیشود از این طرح متوجه شد، اما سئوالی که بی جواب میماند این است که: با "لحاظ" کردن شرکت های خصوصی(به عنوان کفالت) در اداره مهاجرین افغانی، آیا وضعیت حقوقی وانسانی مهاجرین افغانی در ایران رعایت خواهد شد؟

محبت!مایندری (زن بابا)

http://dialog3.blogfa.com/post-391.aspx

خرافات! به اندازه یک جهان،به مهمی یک جام!

خرافات! به اندازه یک جهان،به مهمی یک
جام جهانی فوتبال داردبه پایان خودش نزدیک میشود وتا چند روز دیگر تب فوتبال به کلی میخوابد.
برای این حقیر بازی های جام جهانی ۴۵ دقیقه بود! خب یعنی چه؟! یعنی اینکه شبها تا میرسیدم منزل وشام میل میکردم ساعت میشد یازده وبازی شروع میشد بعد از ۴۵ الی ۴۸ دقیقه که نیمه اول تمام میشد وکمی هم صحنه های مهم واحیانا" گل های زده شده را نشان میداد، ساعت میشد ۱۲ نیمه شب. آنوقت یک چشمم به صفحه تلویزیون وشروع نیمه دوم فوتبال وچشم دیگرم به ساعت وفردای که باید سر موقع بیدار شوم تا احینا نا" بر اثر کم خوابی ویا بد خوابی صبح زود به روی بندگان خدا که اسمش مشتری هست و به محل کارم مراجعه میکنند، خدای نکرده اخمی، بد اخلاقی نداشته باشم زیرا عقیده دارم رضایت خداوند بستگی به رضایت خلق خدا دارد.
خلاصه بین احساس ومنطق، این منطق بود که پیروز میشد ومیگفت: برو بخواب بخواب بخواب ... اینقدر میگفت تا من هم تلویز یون را خاموش نموده سر روی بالش میگذاشتم به امید فردای شاداب تر وبالب خندان.
واما با این مقدمه نه چندان کوتاه برویم سر اصل مطلب:
همه شما "اختاپوس" آلمانی، همان حیوان هشت پایی که مسابقات جام جهانی راپیش بینی میکند میشناسید ویا حداقل یک بار نام اورا شنیده اید. میگویند تا حالا تمام پیش بینی های اودرست از آب درآمده ودر آخرین پیش بینی اش هم گفته تیم ملی آلمان مقابل اسپانیا شکست میخورد.اینجارابخوانید . خب با این حال تا ساعت ۱ بامداد فردا منتظر میمانیم تا بازی آلمان اسپانیا تمام شود. حال نتیجه هرچی که میخواهدباشد.
اما من در تمام عمرم: خرافات به بزرگی یک جهان ومهمی یک جام ندیدم!
شما چطور؟!

دو کلمه حرف حساب

در بعضی روزنامه ها، ستون ثابتی هست به عنوان"دوکلمه حرف حساب" که به طور خلاصه به مسایل روزجامعه پرداخته میشود، که بیشتر سیاسی است. البته ممکن است در هر روزنامه عنوان آن متفاوت باشد اما اصل همان دوکلمه حرف حساب است.
البته این نه اولین باراست ونه آخرین باری خواهد بود که از
اینجا به عنوان منبع نوشته های وبلاگم استفاده میکنم. کسانی که خوانند ه ثابت وبلاگم باشند به خوبی میدانند که اکثر نوشته هایم با منبع وآدرس لینک میباشند. گاهی پیش آمده که برای تحریر یک مطلب از ۱۰ منبع وبا ذکرآدرس لینک استفاده کردم. تا خدای نکرده در فضای سایبری حقی از کسی ضایع نشود.
این حقیر با فرصتی که دارم به خوبی میتوانم در فضای مجازی چرخی زده ومطالب مورد نطرم بیابم،بخوانم ودر موقع ضرورت از آنها استفاده کنم، که
این وبلاگ هم یکی از انها است وبه کرات از نوشته های این وبلاگ استفاده کرده ام. حال سئوالی که برایم پیش آمده این است که براستی چرا تا حالا این دوست ما از این حقیر حرف حساب نخواسته بود ولی با نشراین مطلب در وبلاگم از من حرف حساب خواسته است؟!
در کل دومدل حرف حساب داریم:
۱- خصوصی
۲- عمومی
خصوصی: اگر منظور دوست ما حرف حساب خصوصی باشد که باید عرض کنم این حقیر شخصا" شمارا نمیشناسم! حتی نمیدانم نام واقعی تان چیست؟درکجا زندگی میکنید؟ازکجای افغانستان هستید؟شغل ومقام جنابعالی چیست؟ حتی نمیدانم در داخل اقغانستان هستید ویابیرون آن! به نظر شما حرف حساب خصوصی با چنین شخصی احمقانه نیست؟!
عمومی: اگر منظور عمومی باشد باید عرض شود بلی: با کمال احترام به تفکرات حضرت عالی وبا توجه به اینکه این حقیر به همه نویسند گان با تمام علایق وسلایق احترام میگذارم واظهار نظر درباره ای تمام موارد را مجاز ولازم میدانم وکنتوری هم برای اندازه گیری گناه کسی در دست ندارم تا بدانم او کی وکجا گناه کرده، میکند وخواهد کرد.
از منظر عمومی بنده حقیر به دودلیل با شما حرف حساب دارم.
۱- شما از شخصی که معاونت دومی ریاست جمهوری را در اختیار دارد طرف داری میکنی وبه شدت از او وکار های او حمایت نموده برای او تبلیغ میکنی(البته این هواداری حق شما است): به همین علت نوشته هایت دیگر شخصی نبوده وجنبه عمومی می یابد.که هم قابل تمجید وهم قابل انتقاد میباشند.
۲- در مطلب اخیر
خودتان را مسخره کرده اید یا مردم را؟ احساس کردم با این حرف های خاله زنک بازی تیشه بر ریشه کل هزاره میزنی وبا باعث شقاق بیشتر میشوید:همین وبس.
تکمیلیه: جناب ع. و هزاره بنده خیلی مخلیصیم امید که ازما نرنجیده باشید. بنده یک زمینی در شهرک حاجی نبی دارم(البته زرخرید است) یک وقت سوی تفاهم پیش نیاید ودوستان نگویند هدیه ی چیزی بوده. خدارا چه دیدی شاید همین روزها،ماه ها،سالها اگر آب تهران اجازه داد وما راهی وطن شدیم در همان شهرک ودر کنار زمین اهدایی به شما! همسایه تان شدیم.
کوه به کوه نمیرسد ولی آدم به آدم میرسد.
شعری که دکتر خاتمی بعد از ۸ سال ریاست جمهوری وهنگام خدا فظی قرائت کرد خدمت شما تقدیم میکنم:
خدایا چنان کن سر انجام کار/ که تو خوشنود باشی وما رستگار
ارادتمند: حیدری