درباره من

عکس من
تهران, Iran
با سلام؛ این وبلاگ برای آرشیو نوشته هایم است. به عبارت یک بک آب به حساب می اید.بنا براین خیلی دیر به اینجا سر میزنم در صورت که با نویسنده کار ضروری دارید، لطفا" به این http://hydari44.blogfa.com/ وبلاگ بیاید و یابا این ایمیل تماس بگیرد hydarie@yahoo.comبا تشکر

۱۳۸۹ مرداد ۱۹, سه‌شنبه

از نازیه تا عایشه! از عایشه تابه ... ؟!




یکبار دیگر، از مرد(افغانی) بودنم شرمسار گشتم.




حکایت عاشقان اسد بودا

حکایت عاشقان اسد بودا
داستان ازدواج مورچه وفیل را که همه تان شنیده اید. اگر نشنیده اید بشنوید.

روزی روزگاری یک مورچه عاشق فیل میشود با او ازدواج میکند. از قضای روزگار یک روز بعد آقا فیله می افتد ومیمیرد. خانم مورچه عزادار شروع میکند به کندن قبر برای شوهرش. یکروز تمام زمین میکند ولی فایده ای ندارد آقا فیله بزرگ تر ازین حرفا است. با نا امیدی وغرغر کنان با خود میگوید:

بخشکی شانس! یک روز زندگی کردم یک عمر باید قبر بکنم.!

اسد بودا را که همه شما میشناسید. نیازی به به معرفی افراد مانند این حقیر ندارد. خواندن مطالب او لذتی دارد وصف ناپزیر، واژه ها وجملات که او در نوشته هایش به کار میبرد هرکدام دریایی از معنی ومفهوم از ناگفته ها ونانوشت ها است. به همین علت عاشقان فراوان دارد.

هم اکنون در سایت جمهوری سکوت مطلبی دارد به عنوان نامردی برای تمام فصول این مقاله را بخوایند .

یکی از عاشقان وخوانندگان او مطلبی نشر کرده به عنوان احمقی برای تمام فصول .!

حال به نظر شما چند صد ویا چند هزار مطلبی مانند مطلبی دومی نشر شود تا بشود اندازه ای یکی از مطالب اسد بودا؟

آیا تحریر مطلبی مانند مطلب دومی مصداق کندن قبر، توسط مورچه برای فیل نیست؟


مسدود شدن تلویزیون امروز! از نگاهی دیگر

مسدود شدن تلویزیون امروز! از نگاهی دیگر

اشاره:

مطلب زیر را در جمهوری سکوت ارسال کردم. برخلاف گذشته ودور از انتظار بنده خیلی زود به نشر رسید. یه جورای خوشحال شدم.!!!

با اینکه مطلب خیلی واضح وروشن است ولی اکثر دوستان متوجه اصل موضوع نشدند وبرداشت های متقاوت داشتند. وبعضی ها این حقیر را به طرفداری از تلویزیون امروز وشخصی نجیب کابلی متهم کردند وجدا" هشدار دادند که مراقب تحریر مطالبم باشم.! دوستی هم در کامنت خصوصی فرموده اند که اکثر "سکولارهای افغانی" از مسدود شدن این رسانه دیداری خرسند شده اند. حال بنده حقیر چه ارتباطی به نظر واندیشه سکولارهادارم خود یک سئوال بی پاسخ ومعمای پیجیده هست.

به هرحال من که هرچی مطلب خودم را خواندم چیزی از حمایت از این تلویزیون ومدیر آن (نجیب کابلی) نیافتم.

شما چه فکر میکنید؟!

این هم اصل مطلب ونظرات خوانندگان که در جمهوری سکوت نشر شده

بعد از چند روز مشغولیات زیاد، فرصتی پیش آمد تا سری به دنیای سایبری بزنم. جالب ترین خبری را که شنیدم مسدود شدن تلویزون امروز بود. با خواندن تیتر های در این مورد لب پائینی ام رابه دندان گرفتم وگفتم: ای سیاست پدرت بسوزد! بی گدار یاد تظا هرات چند ماه گذشته علیه ایران در افغانستان افتادم. بگذریم.!

بعد از مرور خبر ها اولین سئوالی که برایم خلق شد این بود که: آیا با تعطیل کردن یک رسانه ای مانند تلویزیون، آنهم با قوه ای قهریه دولت! آیا در پی اصلاح فرهنگی هستیم ویا سر آغاز دیکتاتوری فرهنگی؟! بدون شک گذشت زمان پاسخ ما راخواهد داد.

بنده ای حقیر از ابتدایی تاسیس این تلویزیون تا مسدودشدن آن، خوشبختانه ویا بدبختانه حتی یک ثانیه هم از برنامه های این شبکه را ندیدم. این را عرض کردم تا درباره ای موضع گیری که میکنم همه چیز روشن باشد. یا به عبارتی این نوشته نه مخالفت با این شبکه ونه موافقت با آن است، بلکه صد درصد مخالف بستن یک رسانه عمومی پر طرفدار به این روش هستم.

همانطورکه میدانید هر رسانه ازبدو تولد برای خود طرفدارانی را می یابد، مخصوصآ رسانه مانند تلویزیون که به راحتی وارد حریم خصوصی خانواده ها میشود، که یکی هم تلویزیون امروز بود.

طبق معمول رسانه ها همان قدر که طرفدار دارند، بدون شک مخالف هم دارند وباز طبق طبیعت وفلسفه وجودی آدم ها، هیچ انسانی مقدس وبدون خطا نیست برای همین در تمام کشور ها آزاد دنیا وحکومت های دموکراتیک نهادی مستقلی بنام"قوه ای قضائیه" وجود دارند که کار اصلی آنها رسیدگی به شکایت های مردم سر زمین شان هست.

در چند سال گذشته وفعالیت تلویزیون امروز به طور جسته وگریخته در رسانه شنیده بودم که عده ای از بخشی از برنامه های این شبکه(ونه ازهمه برنامه ها)) ناراضی هستند که به طور عمومی بیشتر آنها را مذهبیون شیعه تشکیل میدادند وهم اکنون هم این شیعیان است که از مسدود شدن این رسانه عمومی خوشنود شده اند.! وآنچه که جالب است این است که در هیچ دوره ای حتی یک نفر به طور رسمی شکایتی را علیه این شبکه تنظیم نکرده است"حداقل این حقیر اطلاعی ندارم" بنا براین بدون شکایتی خصوصی وعمومی از یک رسانه آزاد وبدون دخالت قوه ای قضائیه((مدعی العموم)) وبدون محاکمه وتفهیم اتهام وشنیدن پاسخ مدیران یک رسانه، خفه کردن آن به دستور شورای وزیران یک کار غیر قابل قبول وغیر دموکراتیک ودر شان یک حکومت آزاد ومستقل نیست.

آنچه که بیشتر باعث نگرانی ام میشود دخالت دولت در این زمینه هست. تلویزیون امروز با تمام خوبی ها وبدی هایش مسدود شده واحتمالا" این مسدودیت زیاد طول نخواهد کشید یا رفع مسدویت میشود ویا در قالب ونام دیگر شروع به فعالیت مجدد خواهد کرد، چونکه تلویزیون امروز فقط یک نام نیست بلکه یک تفکر است با کادر مجرب وپشت کار بسیار قوی ومدیران تحصیل کرده که کاملا" تکلیف شان با خود شان روشن است. آنها به خوبی میدانند که چه میخواهند،چه میگویند،چه باید بگویند واین روش خیلی هم تاثیر گزار هست ودر بین مردم به خوبی پزیرفته شده است.

بنا براین دوستان که از مسدود شدن این شبکه تلویزیونی خرسند هستند باید به این سئوال پاسخ دهند که: آیا اگر روزی یک رسانه ای مورد علاقه شما توسط دولت مسدود شود باز هم همین واکنش را نشان خواهید داد؟ آیا صدایی فغان و ناله ای تان گوش فلک را کر نخواهد کرد؟

باید توجه داشته باشیم که بنا است که حکومت افغانستان یک حکومت دموکراتیک باشد وطبق قانون اساسی همه به طور یک سان از حق وحقوق خود استفاده کنند که انصافا"تا کنون حداقل در قسمت رسانه ها ونشریات این حقوق رعایت شده است وتمام افتخار دولت کرزی همین آزادی بیان واعلام نظرات تمام اقشار مختلف جامعه در هرمقام وومنزلت ولباس بوده، از تلویزیون طلوع تا تمدن والبته امروز، اما از این به بعد باید شاهد بستن وخفه کردن رسانه های مختلف به بهانه های واهی باشیم. در حقیقت اصرار بزرگان وتیکه داران دین برای بستن این شبکه ای تلویزیونی در کوتاه مدت باعث همدلی وهمیاری ملت زخمی افغانستان نخواهد شد ودر دراز مدت به ضرر تمام اقشار جامعه حتی همان های که باعث بستن این شبکه شده است خواهد شد.

با تمام این اوصاف به عقیده نگارنده همان طور که پخش رقص وپای کوبی در ایام عاشورا وغرق کردن هزاران کتاب در رود هلمند زشت ودور از شان انسانیت است، تعطیل کردن یک شبکه تلویز یونی بدون محاکمه قضایی هم یک کار زشت وناپسند است.


نظرات خوانندگان :

۱۳۸۹چهارشنبه ۱۳ اسد :آرزو موسوی:

جناب حيدري به راه رفته اي. راه دعا را گم كرده اي. برداشتي كه از دولت دموكراتيك كرده اي بسيار دور از معناي واقعي دموكراسي است.
در كدام دموكراسي ديده شده كه بدگويي از ديگران بكني؟ در حوزه دموكراسي حق داري از خود تعريف كني و خود را به عنوان يكي از بستگان خداوند!! هم معرفي كني؛ ولي حق نداري از ديگران بدگويي كني و توهين به ديگران نمايي. تلويزيون امروز ده ها بار يك مذهب و يك ملت را به چالش گرفت. متأسفانه بعضي از دوستان ما به قول قديمي ها "بي خلطه فير مي كنه." تلويزيون امروز سزايش همان بود. اين بنده خدا كابلي مدتي در ايران بوده و به جا به جاي بعضي از كالاهايي در آن جا دست زده. كم و بيشي دست درازي كرده و در همين رابطه خود و بستگانش حبس شده،‌ حالا تمام مذهب و پيروان يك مذهب را به چالش مي گيرد. او هم بايد توجه داشته باشد كه ايران از همه شيعيان دنيا نمايندگي نمي كند و آقاي محسني از همه شيعيان افغانستان. پس بهتر است حد خود را بشناسد،‌ اگر خودش را نمي شناسد. اين اقدام دولت خيلي هم منطقي و عاقلانه است.

****

فرید احمد ۱۳۸۹ چهارشنبه ۱۳ اسد

دوست عزیز جناب حیدری سلام!
اصل گپ شما درست که کار باید از راه خودش انجام شود. اما بعضی وقت ها اتفاقات می افتد که در علم حقوق به آن فورس ماژور گفته می شود. یعنی نوعی حالت اضطرار که حتی در شریعت گفته اند گوشت خر خوردن به از مردن. مساله تلویزیون امروز نیز به همین وضعیت رسیده بود. شکر الحمد لله که تا حالا برنامه های این تلویزیون را مشاهده نکرده ای. این تلویزیون از اول که درست شد هدف خاص داشت و آن ایجاد جنگ قومی و مذهبی بود. مساله تنها به پخش فیلم های مستهجن از این شبکه که شورای علمای سراسری به آن اعتراض داشت یا پخش موزیک در عاشورا یا پخش مداوم کشتی کج که حتی در کشورهای اروپایی پخش آن مجاز نیست- نیست. این شبکه چند بار علیه کشورهای همسایه چون ایران یا پاکستان تظاهرات راه انداخت و پرچم ایران را به آتش کشید. که موجب تحریکات علیه مهاجرین شد و وزیر خارجه ایران رسما مصاحبه کرد که به همین جهت با مهاجران برخورد دیگری خواهد کرد. مشکل هم این نبود که روی کدام موضوع مهم این کار را کرده باشد. پارسال به خاطر آبریزی دریای هملند تظاهرات کرد و امسال بخاطر اعدام قاچاقچیان پشتون در ایران. در عاشورا معمولا این تلویزیون شبنامه های به عنوان حرام بودن مراسم عاشورا پخش می کند در حالی که خودش کاملا لاییک است. این بدین معنا است که گردانندگان این تلویزیون از هر حربه برای ضربه به دیگران استفاده می کند.
شما بسیار بی خبرید که گفته اید تنها مذهبی های شیعه از این اقدام کرزی خوش شده اند. اولا کرزی بخاطر مذهبی های شیعه این کار را نکرد. کرزی می داند که هزاره ها در کابل اکنون به خاطر عملکرد شئونیستی او و تیمش تبدیل به انبار باروت شده اند. نجیب کابلی مدیر تلویزیون امروز نیز هی روی این انبار باروت پطرول می ریخت. کرزی ترس داشت که این کار تلویزیون امروز تبدیل به یک بحران شود.
دیگر این که تنها مذهبی ها آن هم از شیعه ها از این اقدام دولت خوش نشدند. به همین جهت هیچ کس علیه این اقدام کرزی اعتراض نکرد. از سنی و شیعه از مذهبی و غیر مذهبی. مثلا قبلا این تلویزیون با حاج کاظم یزدانی و برخی دیگر از روشنفکران هزاره مصاحبه می گرفت و علیه آقای محسنی پخش می کرد که این روشنفکران از جمله استاد یزدانی شدیدا این اقدام را مردود و سو استفاده دانست. در واکنش به بسته شدن تلویزیون امروز اکثر سکولارهای جامعه هزاره و حتی افغانستان نیز خوش شدند. یک نگاه به وبسایتها و بلاگهای دوستان بینداز مانند نسیم فکرت، سخیداد هاتف و دیگران ...
در ضمن نجیب کابلی و رفقایش تنها مجری سیاستهای شیطنت آمیز برخی قدرتهای دخیل در افغانستان است و هیچ نوع مخ و فکر و اندیشه مفید و صائبی پشت تلویزیون امروز وجود نداشت و گرنه به پخش اندیشه می پرداخت نه کشتی کج یا موسیقی و فیلم مبتذل و یا فحش به قوم و مذهب خاص.

دوست عزیز موفق باشی. فقط پیش خوره توغ کده نوشته کو!

****

حصيف بهمن بدخشاني ۱۳۸۹ چهارشنبه ۱۳ اسد

حيدري بزرگوار هميش وبلاگت را مي خوانم و از آدرس گنك حرف نمي زنم آدرسم بالا هست كه بشناسي ام ، وبلاگ نويس هستم در كابل ،

رفيق من از جمله اي مخالفان سرسخت تلويزيون امروز هستم و از جمله كارهاي رئيس جمهور همين كارش خيلي خوشم آمد ، آشنا ! چون در بالانوشته اي كه اصلا هيچ برنامه اين تلويزيون را نديده ايد همن حرف پايين تان را رد مي كند كه گفتيد ، تلويزيون امروز دست اندر كاران ورزيده اي دارد.

تلويوزيون امروز يكي از شبكه هاي بود كه فحشا و سكس را دريك كشور اسلامي چون افغانستان رشد مي داد. واولين تلويزيون بود كه فلم هاي برهنه را در روز عاشورا آزادانه پخش مي كرد.

نجيب كابي رئيس اين شبكه از جمله كساني هست كه ميخواست از همين طريق نام بكشد ، و از طريق همين شبكه نام هم كشيد ،
اگر فكرت باشد در افغانستان همين قسم است هركه به دين توهين كرد و هر كسي تحقير كرد باز زود مشهور مي شود

مي دانم شما شايد به طرف دار تلويزيون امروز بخاطر هستيد كه مخالف ايران بود، اين را بياد نبريد كه تقريبا كمتر از نصف جمعيت افغانستان از ايران نان مي خورد ، ايران ما را در روز هاي خيلي بد مان پناه داده است،

نجيب كابلي تظاهرات را به جان ايران در كابل به راه مي انداخت دليل اش اين بود همين سوزه اي دل مردم شده بود ، نجيب كابل اگر بخاطر اعدام افغان ها در ايران تظاهرات مي كند چرا بخاطر كشته شدن اشخاص هلمندي و كنرهار ي و كندزي كه توسط خارجي كشته ميشوند تظاهرات نمي كند.
نجيب كابلي با تلويزيونش چرا به حملات انتحاري كه صد بي گناه را مي كشد اعتراض نمي كند.

نجيب كابلي محسني را با كدام دليل مذدور ايران خطاب مي كند ، محسني كه بزرگتر عالم افغانستان هست

اميداورم هستم كمي دقت كنيد ومرا ببخشيد پراگنده نوشته ام

***

سیف ا لله سفری ۱۳۸۹ چهارشنبه ۱۳ اسد

سلام به همه،
با تشکر از احساس نیکی اقای حیدری،
ولی به گفته ی خود تان شما حتی برنامه های این شبکه را تعقیب نکردید پس چطور از یک تلویزون که هدفش واضیح و معلوم باشد که جز تفریقه بین مذاهب دیگر کاری نداشت حمایت میکنید؟من نجیب الله کابلی را تا جای میشناسم .
او کسی هست که حتی لیاقت حرف گفتن را ندارد او را از همکوچه های او بپرسید که واقعا او کی است؟ این که من ادعا دارم که او شخصیت خوبی نیست به این معنی نیست که ما همه خوب هستیم و تنها اقای کابلی بد است،
من برنامه های این شبکه را تعقیب میکردم و خود شخص کابلی را هم با چشم خودم دیدم که او چه کار ها میکرد و چی میگفت،لازیم نمیدانم همه حرفها را در مورد او بیگویم ولی یقین دارم که اهداف او زید شیعه و هزاره بود او از وضعیت کنونی سخت رنج میبرد که چرا مذهب شیعه در قانون اساسی افغانستان به رسمیت شناخته شده. هر رسانه ی که به منافع ملی ما صدمه وارد کنه او قابل بخشیدن نیست چه رسدکه به او

اجازه ی فعالیت داد.

****

امیر ۱۳۸۹ چهارشنبه ۱۳ اسد

با سلام واحترام .
بنده ضمن احترام به نظر آقای شیر محمد حیدری ، می خواهم دقت بیشتر شان را متوجه این سئوال کنم که چرا در افغانستانیکه آزادی بیان درآن بیش از سایر کشورهای منطقه وهمسایه است وخودتان لا اقل درمورد مطبوعات به آن اذعان کرده اید ؛ این تلویزیون مسدود شده است ؟.
به نظر من بهتر بود که شما در این مورد سکوت می کردید وچیزی نمی نویشتید ویک نویسنده مطلع از برنامه های شبکه در باره آن قلم فرسایی می کرد .
برادر من ! رسانه ها دریک کشور زبان فرهنگ مردم آن کشور است بنا براین باید انعکاس دهنده عنعنات وفرهنگ وآداب ورسوم آن مردم باشد امایکی ازمشخصه های اصلی تلویزیون امروز ، ترویج سکس وبی بندوباری وخشونت بود وبه همین جهت مورد نفرت تمام اقشار متدین جامعه افغانستان بود ودرست به همین دلیل با رهابرنامه های آن مورد اعتراض اقشار گوناگون اعم از شیعه وسنی قرار گرفت که با مقاومت وبی توجهی دولت روبرو شدواین مقاومت بالاخره درهم شکسته شد .
یکی دیگر از مسئولیت های رسانه ها ، حراست از استقلال وامنیت ووحدت ویک پاچگی کشور است در صورتیکه یکی ازکارکرد های منفی مهم دیگر این تلویزیون ، ایجاد اختلاف بین شیعه وسنی با پخش سخنرانی ها ی افراطیون دو طرف بود .
بنا براین ساده لوحانه است اگر مسدود شدن این تلویزیون را معلول اعمال نفوذ چند روحانی شیعه بدانیم یا آنرا طبق پیش داوری معمول دربین قشر روشن فکر، به خارج از مرزها نسبت بدهیم .
اضافه براین آزادی مطلق وبی قید رسانه ها حتی درغرب که زادگاه آن است نیز تجربه نا موفقی بوده است لذا آنان اصولی را برای کار رسانه ها تدوین کرده اند پس چرا ما راه تجربه شده آنان را دوباره بپیماییم ؟ لیبرال ها هم دموکراسی راتنها درچوکات اصول ومبانی پذیرفته شده خودشان قبول دارند نه به صورت مطلق .

به هر صورت ، اگرشما شناخت کافی از برنامه های این تلویزیون می داشتید بعید بود چنین مقاله ای می نویشتید .

****

شیرمحمد حیدری(میرافغان) ۱۳۸۹ چهارشنبه ۱۳ اسد

سلام وعرض ارادت به تمامی خوانندگان سایت جمهوری سکوت. مخصوصا" عزیزانی که برای مطلب این حقیر کامنت گذاشته اند.
حقیقتا" نظرات آنقدر مفید وپرمحتوا وگویا است که بنده هیچ حرفی برای گفتن ندارم. جز اینکه عرض کنم حق با شما است.
تحریر این مطلب دوعلت میتواند داشته باشد.
1- ندیدن برنامه های این شبکه تلویزیونی ودوری از وطن.
2- نگرانی بابت اینکه مسدود کردن این شبکه بیشتر سیاسی باشد تا یک مسئله (خطرفرهنگی) وتحت فشار افراد خاص! اگر وافعا" نظر اکثریت جامعه این بوده باید به دولت جناب کرزی تبریک گفت.

اما باز هم عرض میکنم این کار"مسدود"کردن این شبکه باید از طریق مراجع قانونی انجام میشد.

****

اختر نجفی جاغوری ۱۳۸۹ چهارشنبه ۱۳ اسد

سلام حیدری بزرگوار!

جنابعالی شما که نه برنامه های این شبکه را دیده اید و نه شنیده اید، چرا نادیده و ناشنیده قضاوت می کنید؟ پس کوشش کنید که ببینید و بخوانید، بعدا قضاوت کنید.(ناخوانده امضا نکن که پشیمانی دارد)

****

حسن مسافر ۱۳۸۹ چهارشنبه ۱۳ اسد

آقای حیدری سلام

به نظر من آقای کرزی و تیم تمامیت تمامیت خواه ایشان چنین عمل کردند:

در ادامه زنجیره فعالیت تبلیغاتی و عملیاتی در بازی شطرنج با سرنوشت سایر اقوام کشور، اول به تلویزیون امروز دستور داده شد تا به تبلیغات زهر آگین بر علیه شیعیان که بدنه اصلی آن را هزاره ها تشکیل می‌دهد، شروع کنند.

از آنجاییکه قرار بود دست آقای کرزی و تیم تمامیت خواه ایشان در مورد بدقولی وعده سرخرمن با محقق و خلیلی با وجود یاد آوری حکایت گوساله از طرف محقق به ایشان، باز شدنی بود، این تلویزیون به عنوان گوسفند قربانی پرورانده شد. اما قرار شد تفاوت آن با گوسفند قربانی واقعی آن باشد که فقط گوشه گوش این گوسفند اندکی جراحت ببیند تا خون جاری شده از آن برای نوشتن تعویذ فریب وقرارداد های حکایت گوساله ای دوباره مورد استفاده آن تیم قرار گیرد.

بعد از باز شدن دست آقای کرزی در مورد رسیدگی به تاراج و کشتار هزاره ها از طرف کوچی ها که به کمک ضمنی تیم آقای کرزی صورت گرفت و بعد از محروم کردن هزاره ها از کابینه و یا جا دادن شان در کابینه با آن وضع فجیع، نوبت نیشتر زدن در گوشه گوش گوسفند رسید.

این خون گرفتن مثل درمان های قدیم شاید هم برای صحت و سلامتی دست اندرکاران آن تلویزیون مفید باشد. زیرا آن دست اندرکاران را که پیش از رسیدن حواریون ملا عمر در کابل، کار تکفیر و تفسیق شیعیان ـ هزاره گان را شروع نموده اند، کسی متهم، مورد بازپرسی، محاکمه یا مجازات ننموده است. و بدینسان نقاب مظلومیت رسمی را بر چهره کریه آنها بسته اند. تا بتوانند آن‌ها برای خود تبلیغ کنند که قربانیان ناجوانمردی (نمی‌گویند بیعدالتی یا بی قانونی) اند. یعنی هنوز برخورد با مسایل را از روی جوانمردی مثل دوران امیر عبدالرحمن خون آشام می‌سنجند نه از روی قانونیت و یا عدالت.

در این بازی تیم آقای کرزی هم شهید هم غازی هم فاتح با غنیمت از میدان جنگ بیرون می‌آید. چون این تیم یاد گرفته است تا بازی را طوری ترتیب، تنظیم و اجرا نماید که خود کوزه و خود کوزه گر و خود گل کوزه وخود کوزه خر باشد. تمامیت خواهی یعنی اینکه در تمام بازی همه چیز در دست تمامیت خواهان است.

نتیجه بستن این دستگاه موجب ایجاد پیشینه ای می‌شود که با تمسک به آن قرار است تیم آقای کرزی رسانه‌های را در آینده ببندند که قرار است واقعیت‌های دردناکی را پوشش خبری دهد که آن تیم با آوردن طالبان برای ایجاد آن واقعیت‌های درد ناک زمینه سازی می‌کنند.

اما دست اندرکاران آن تلویزیون با تغییر نام و یا به بهانه «زیر سرپرستی مدیریت جدید» و یا ترفند های دیگری به کار خود جری تر ادامه خواهد داد. چنانچه در بخش عملیاتی کوچی های آقای کرزی همین کار را می کنند.

اظهار آنی خوشی و غم بدون در نظر داشت مسایل پشت پرده ترفند، تداوم برخورد ساده لوحانه مردم ما را می رساند.

****

علی سینا ۱۳۸۹ چهارشنبه ۱۳ اسد

خدمت تمام دوستان سلام!

آقایی حیدری فکر کنم که خیلی پرخورده بودی که ای چرندیات ره نوشتی. امید است که درآینده ها همچو اشتباهی ره تکرار نکنی. چون همیشه بدون آگاهی داشتن کاری ره انجام دادن و یا حرفی ره گفتن، سبب می شه که آدم را بدخت کنه. بنابراین اول آگاهی خوده کامل کو و بعد کاری انجام بتی و یا هم حرفی ره بگو. نادیده آب موزه از پای کشیدن اشتباه است. و یا هم به کر کر رامه راه رفتن.

****

لیا قت علی محمدی ۱۳۸۹ چهارشنبه ۱۳ اسد

سلام به آ قای شیر محمد حیدری

امید وارم که بسلامت باشی و همراه با خوانواده و دوستان در امان خدا وند باشید.
من یکی از کسا نی هستم که مدام از ویبلاگ شما (دلنوشته های غـــــــربت از تهــــــــران) دیدن میکنم.
اما را جع به این مقا له شما با ید بگویم که از جنا بعالی بعید است که در باره تصمیم شورای وزیران در رابطه به بسته شدن یک رسانه که مدام مذهب ما را تخریب میکرد و تلاش داشت که از این طریق دیگران را بر علیه ما تحریک کند، چنین اظها ر نظر کنید. این تلویزیون داشت به مردم کم سواد افغانستان میگفت که شیعه مسلمان نیست و آنچه را که شیعیان انجام میدهند خلاف اصول اسلامی است.

خوب بود که در این رابطه کمی تحقیق کرده بعدا مینویشتی.

بسلامت با شی

****

آگاه ۱۳۸۹ چهارشنبه ۱۳ اسد

آقای شیر محمد شما که خود را صاحب نظر واهل قلم قلمداد می کنید بگویید که وظیفه یک رسانه چیست؟
آیا اختلاف وایجاد واگراسی سیاسی در جامعه هست؟! یا همگرای ملی؟

کار این تلویزیون ایجاد اختلاف و تنش در سطح جامعه و فضای سیاسی کشور بود به این دلیل که از وظیفه ای خود تخطی کرده است. مسدود گردیده نه دلیل دیگری پس مسدودشدنش برحسب وظیفه نهاد مربوطه ای دولتی بوده نه جهت به نفع یک قشر خاص مذهبی وقومی که شما برای این رسانه اشک تمساحی می ریزانید.

****

شیرمحمد حیدری(میرافغان) ۱۳۸۹ چهارشنبه ۱۳ اسد

سلام مجدد.
خواهشمند است دوستان توجه کنند ومطلب را به دقت بخوانند.
متاسفم! کم کم دارد سوی تفاهم پیش می آید.
دوستان عزیز!
اصل موضوع در مورد نحوه ای برخورد و مسدود شدن این شبکه تلویزیونی وپیامد های بعدی آن میباشد.

این حقیر در ابتدایی مطلب بی طرفی خودم را اعلام کردم.

****

عظيم ابراهيمي ۱۳۸۹ چهارشنبه ۱۳ اسد

بلاخره شيخ اصف كارش را كرد همراه پسرعمويش جناب كرزاي

****

علی ۱۳۸۹ پنج شنبه ۱۴ اسد

بس است به خدا! یک کم جدی تر فکر کنیم!!
من با طرز تفکر آقای حیدری و امثالهم کم و بیش آشنا هستم. ایشان از آن دسته آدمهایی هستند که با جو افغانستان زیاد آشنا نیستند. خیلی از مهاجرینی که از ایران به افغانستان برمی گردند مانند ایشان یک روحیه، تفکر و اخلاق ساده لوحانه دارند. فکر می کنند که همه چیز باید قانونی و پاک اجرا شود. متاسفانه اکثر مهاجرین این طوری هستند. البته بعد از مدتی که در کابل زندگی کنند و با نژادپرستی ها، تبعیض ها و توهین شدنها روبرو شوند می فهمند که مکانیزم و سیستم عملی افغانستان چگونه است و خود را وفق جنگل خواهند کرد. خدمت برادر حیدری عرض کنم که بعضی وقتها، یعنی در بعضی شرایط خاص، مانند شرایط افغانستان، نمی شود که عدالت فدای نحوه اجرای عدالت شود. یعنی اینکه این زمان، زمان فانتزی بازی و الگانت بازی نیست. زمان نتیجه گرفتن است. به اصطلاح زمان شوله خوردن و پرده خود را کردن است.
خلاصه اینکه از خواب خرگوشی بیدار شویم و یک کم عملی فکر کنیم و از توءری بازی و خود گیج کردنها دست برداریم و گلیم خود را از آب بیرون بکشیم. انقدر کامنت بازیهای بیهوده و دور خود چرخیدنها و نالیدن ها فایده ندارد. سخت باید کوشش کرد و در مقابل ناملایمتی های همدیگر صبور باشیم که متحد باقی بمانیم. این طور نشود که برای سرگرمی خود و دیگران بشینیم در این وبسایت با لغات بازی کنیم و فردای کار هیچ چیزی نکرده باشیم.

با احترام زیاد به برادر حیدری و همه

****

بیگم ۱۳۸۹ پنج شنبه ۱۴ اسد

آقای حیدری سلام بر شما! قطع نظر از اینکه تلویزیون امروز خوب بوده یا بد ، شما چگونه در مورد تلویزیونی که حتی یکبار هم برنامه های آنرا نگاه نکرده اید ، نظر میدهید؟

من نمیگویم کار خوبی شده و یا کار بدی فقط خیلی تعجب کردم که شما در مورد چیزی حرف میزنید که خود آن را ندیده اید. اینرا چگونه میشود تعبیر کرد؟

پس لرزه های طرح شناسایی مهاجرین افغانی فاقد مدرک در ایران

پس لرزه های طرح شناسایی مهاجرین افغانی فاقد مدرک در ایران

بعد از اجرای طرح شناسایی مهاجرین افغانی فاقد مدرک قانونی در ایران و رسیدن این خبر به افغانستان با خبر شدم که به یکباره تعداد کثیری از جوانان جویای کار قصد عزیمت به ایران دارند.! ومتاسفانه در این وضعیت تبلیغات راه بلدان((قاچاقبر)) انسان هم به شدت افزایش یافته ومردم را تشویق وترغیب به مسافرت به سمت ایران میکنند.

دو نکته ای ضروی در این مورد.

1- این مرحله فقط طرح شنا سایی میباشد. اینکه عده ای میگویند کارت شنا سایی میدهد دروغی بیش نیست.!((شاید مقدمات)) دادن کارت شناسای باشد.باید توجه داشت که تا رسیدن کارت شنا سای به دست ثپت نام شدگان مهاجر افغانی حداقل یکسال طول میکشد. بنا براین دوستان که قصد عزیمت به ایران را دارند باید توجه داشته باشند که در صورت موفقیت ورسیدن به ایران وثپت نام در این مرحله، باید در مراحل بعدی که درپست قبلی توضیح دادم حضور داشته باشند.

2- طبق اخبار واصله مرز های ایران به شدت مراقبت میشود وطی چند روز گذشته متاسفانه هموطنانی که قصد عزیمت به ایران را داشته اند مورد اصابت گلوله ای مرزبانان ایرانی قرار گرفته اند وکشته شده اند.

بنا براین توصیه میشود که: اولا" کسانی مجبوریت ندارند به هیچ وجه راهی ایران نشوند دوما" اگر هم براثر بیکاری ومجبوریت قصد مسافرت((مهاجرت))به ایران را دارند حتما" ازطریق قانونی اقدام کنند تا خدایی نکرده سر مرز مورد اصابت گلوله ای مرزبانان ایرانی قرار نگیرند.