درباره من

عکس من
تهران, Iran
با سلام؛ این وبلاگ برای آرشیو نوشته هایم است. به عبارت یک بک آب به حساب می اید.بنا براین خیلی دیر به اینجا سر میزنم در صورت که با نویسنده کار ضروری دارید، لطفا" به این http://hydari44.blogfa.com/ وبلاگ بیاید و یابا این ایمیل تماس بگیرد hydarie@yahoo.comبا تشکر

۱۳۸۹ آبان ۱۹, چهارشنبه

شرح حالی ازهجرت وغربت(قسمت چهارم) بربری! واژه ای که روح را می آزارد!

شرح حالی ازهجرت وغربت(قسمت چهارم) بربری! واژه ای که روح را می آزارد!

نگارش در تاريخ پنجشنبه ششم آبان 1389 توسط شیر محمد حیدری (میر افغان)
به جای مقدمه: در زمستان سال ۱۳۸۶ وهنگام اجرای طرح آمایش۳ این حقیر کار ثبت نام اینتر نتی هموطنان مهاجر را انجام میدادم. در یکی از روز ها یک هموطن تاجیک که اهل هرات افغانستان بود، هنگام ثبت نام یک برگ چک پول ۵۰ هزار تومانی را به من داد وگفت: انی غومای گل! ای پیسه را بگیر واگه مشکل مره حل کنی هرچقر بخواهی میدم. برگه ای چک راپس دادم ومشکلش را جویا شدم. دیدم مشکلش نام خانوادگی اش بود بربری! از او پرسیدم مگر شما تاجیک نیستید؟ چرا بربری ثبت کردید؟ واو گفت: روزی که وارد ایران شدم سر مرز در بین هزاره ها گیر افتادم ومامور بدون اینکه بپرسد نام خانوادگی من را بربری نوشت! ۳۰ سال است که هرکاری کردم عوض نشد که نشد.
بربری! نام آشنای در ایران!
هم اکنون عده ای زیادی از مهاجرین افغانستانی در ایران حضور دارند، که نام فامیلی آنها در کارت های شنا سای شان”بربری” درج شده است. واین قشر عظیم را قوم هزاره تشکیل میدهند.
در ایران بعد از نان بربری! این هزاره های مهاجر است که با این نام شهرت دارند وشناخته میشوند.
در طول ۳۰سال گذشته هزاره های که نام خانوادگی آنها بربری میباشد، حداقل برای یکبار جهت اصلاح وتغییر این نام “مجعول” به اداره ای اتباع ومهاجرین خارجی مراجعه نموده اند. این نام چنان روح مهاجرین را می آزارد که همه آنها دارای دو نام فامیلی هستند. یکی همان “بربری” که در کارتهای شناسای شان درج شده ودیگری هم به دلخواه خود شخص!
چرا بربری؟!
در این مورد دونظریه وجود دارد.
۱- کم سوادی ونداشتن نام خانوادگی خود مهاجرین.
۲- پشینه ای تاریخی.
۱- کم سوادی ونداشتن نام فامیلی مهاجرین:
همانطور که اطلاع دارید در افغانستان ومخصوصا در بین جامعه کم سواد وبی سواد چیزی به عنوان نام فامیلی وجود ندارد واگر داشته باشد، تخلص ویا لقب میگویند که مختص یک نفر است نه کل خانواده. وهمه مردم بنام پدرشان شناخته میشود. به عنوان مثال: وقتی محصل ویا سربازی را صدا میکنند میگویند: اصغر ولد صفر! این میشود کل نام یک فرد. بهترین سندی که میتوانم ارائه کنم این است که هم اکنون چه در افغانستان وچه در ایران دوبرادر بنام دوفامیل مجزا ثبت شده است که در واقع این نام خانوادگی انها نیست بلکه تخلص شخصی است که تبدیل به نام خانوادگی شده است.
با توجه به توضیح فوق احتمال اینکه علت درج شدن واژه ای بربری به عنوان نام خانوادگی برای مهاجرین، بی سوادی ونداشتن نام خانوادگی در افغانستان بوده است، قوت بیشتری میگیرد. اما سوال که تمام این احتمال را ازبین میبرد این است که چر ا هزاره هزاره نشد! ولی تاجیک تاجیک شد؟! این درحالی است که در افغانستان از نظر سواد وداشتن ویا نداشتن فامیلی همه اقوام یکسان هستند.
پیشنه ای تاریخی:
عده ای بر این عقیده هستند که بربری یعنی هزاره! یعنی چشم بادامی وبینی کوچک.! به همین علت هنگام ورود به ایران هرچی چشم بادامی بینی کوچک بوده بنام بربری ثبت شده است.
مطالب تاریخی ذیل شاید کمکی باشد برای درک بهتر.
در ویکی پدیا زیر نام بربری آمده است:
نام بربری کاربردهای گوناگونی دارد:
بَربَری نام گونه‌ای از نان است.بَربَری اشاره به قوم هزاره در افغانستان و ایران دارد.بِربِری اشاره به قوم بربر یا آمازیغ در شمال آفریقا دارد.بِربِری اشاره به زبان بربری در شمال آفریقا دارد.حال گزینه یک را باز میکنیم:
نام این نان برگرفته از نام ایل بربر است که در مرز بین ایران و افغانستان زندگی می‌کردند.
در اینجا منبعی برای ایل بربر نیامده است وذکر نشده است که کدام قوم بنام بربر یاد میشود.
در لغت نامه ای دهخدا وفرهنگ معین آمده:
ایلات ساکن سرحد ایران و افغانستان را بدین نام خوانند. (فرهنگ فارسی معین ).- بربر زمین ؛ سرزمین بربر : ز ب…: در اینجا بازهم نامی از قوم هزاره نیامده است.
در گزینه دوم که مربوط به هزاره ها هست چیزی که ثابت کند قوم هزاره بربری بوده اند دیده نمیشودفقط در قسمتی از نوشته خیلی کوتاه آمده: ((رضاشاه نام این قوم مهاجر به ایران را از «هزاره» و «بربری» به خاوری تغییر داد.)) در اینجا هم جز روحیه ای نژاد پرستی ودیکتاروی وتغییر هویت چیزی دیگری ثابت نمیشود.
واما گزینه ای سوم واصل ماجرا
قوم بربرپرچم بربرها.

بربرها یا آمازیغ‌ها گروهی قومی و بومی مناطق شمال آفریقا، به‌ویژه در مراکش و الجزایر، و تونس و لیبی هستند. بیشینهٔ ایشان مذهب اسلام، مسیحیت و یهودیت دارند.
وگزینه ای چهارم:
زبان بِربِری(به بربری: , تامازیغت) یک زبان است که بیشتر توسط مردم قاره آفریقا
سخن گفته می‌شود.ریشه این زبان ریشه آفریقا-آسیایی است.
***
در بررسی تاریخی واژه ای بربری، قوم هزاره نه درگذشته ونه در حال حاضر هیچ نسبتی با قوم بربرها ندارد. نه از لحاظ جغرافیایی ومنطقه ای ونه از لحاظ فرهنگی ونژادی وچهره، و نه از منظر دین ومذهب وراه ورش زندگی.
نتیجه:
شاید درنگاه اول واژه ای بربری بد نباشد ودر گذشته این قوم بر قسمت از جهان حکومت کردند واز شمال آفریقا تا کل اروپاه را تحت سلطه ای خویش داشته اند وحکمرانی کرده اند. اما برای یک مهاجر هزاره این افتخارات هیچ مفهومی ندارد، چونکه تمام این قدرت نمایی هیچ ارتباطی به او وگذشته ونیاکانش ندارد. به همین علت وقتیکه اورا بنام بربری خطاب میکنند روح اورا می آزارد زیرا او ناخود اگاه به گذشته وتاریخش نگاه میکند وبه اقوامش واجدادش می اندیشد. او در هیچ جای از تاریخش ندیده است که چه ارتباطی به قوم بربر دارند وهیچ وقت به یاد ندارد که کسی در دیار خودش اورا بربری خطاب کرده باشد حال چگونه در دیار غربت واژ ه ای نا مانوس بربری را روی خود تحمل کنند.
همانطور که ذکرش رفت واژه ای بربری فقط در ایران وروی قوم هزاره گذاشته شده است. این نام گذاری نه در وضعیت حال قابل توجیه است که حتما” مختص هزاره ها باشد .نه پشینه ای تاریخی دارد تا به آن استناد شود. پس اگر چنانچه یک مهاجر هزاره از واژه ای بربری متنفر باشد واز اینکه اورا به این نام خطاب میکنند خجالت بکشد حق دارد ونباید اورا سر زنش کرد بلکه باید به خواست ونظر او احترام گذاشته شود وهرچی زود تر این واژه ای مجعول از شناسنامه های مهاجرین هزاره پاک شود.
نوشته شده در تاریخ ۴ / آبان / ۱۳۸۹ توسط: شیرمحمد حیدریموضوعات: تحلیلی انتقادی
سردار ۴ آبان ۱۳۸۹ ویرایش :
سلام : اگرچه نان بربری در ایران قیمتش از ۳۰۰ تومان هم گزشته است اما من با این مرد یعنی جناب حیدی موافق هستم باید این روشن فکرای ما هویت شناسی را بجای سر کوفت زدن های قبیله و قوم جای گزین کند که دیگر چنین چیزهای پیش نیادکسی درست از خودش و از مردمش آگاه باشد می تواند حتی از همین نان بربری هم برای ضربه زدن به بیهوده گویان استفاده کند چه رسد به پیشینه بلند تمدن ما کی داریم :
jamin ۴ آبان ۱۳۸۹ ویرایش :
ننگ بر هادی خرسندی که سی ساله رفته توی انگلیس داره برای ملکه …میزنه ‎، اونوقت از مجاهدین که می خواستن و میخواهند اسلام را با زور اسلحه شاف ایرانیان بکنند طرفداری میکند .
روشنایی ۴ آبان ۱۳۸۹ ویرایش :
دوست عزیز جناب حیدری و خوانندگان گرامی سلام!نوشته ی جالب بود. ذیل واژه بربری در دانشنامه ها تحقیق شده بود؛ اما متأسفانه نگاه تاریخی به این قضیه نداشت.گویند اول بار اسکندر مقدونی یا همان جهان گشایی نام آور یونانی، صدها سال قبل از میلاد مسیح این واژه را برای هزاره ها به کار برد. او در فتح شمال آفریقا با مشکل مواجه شد. از این رو مردمان سرسخت و نترس آن سامان را «باربار»لقب داد. یعنی وحشی، تا اهمیت فتوحات خویش را بزرگ جلوه دهد. او پس از فتح شهر بلخ خواست از مسیر هزاره جات به سمت هندوستان راه بسپارد. اما در کوهستانات مرکزی افغانستان به قول «هرودت» مورخ یونانی با مردمانی رو برو شدند که از حیث خوی و عادات و نیز جنگاوری با دیگر مردم آسیای میانه و فلات ایران تفاوت داشتند. اسکندر موفق نشد از این مسیر راه خود را باز کند و مجبور از طریق بغلان،و شمال کابل به سمت هند رود. او این مردم را نیز «باربار» لقب داد.واژه بربری، جز این حکایت افسانه گونه تاریخی که در بالا یاد شد، دیگر در تاریخ افغانستان قدیم بکار نرفته است. البته بماند که درباره بند بربر در سرزمین بند امیر افسانه های دیگری نیز رایج است. بعد از جنگ عبد الرحمان خان با هزاره ها و مهاجرت های گسترده این مردم، بار دیگر واژه بربری بر سر زبان ها می افتد. مثلا سید مهدی فرخ سفیر کبیر ایران در دربار حبیب الله و امان الله خان حدود نود سال قبل، در کتاب خود«تاریخ سیاسی افغانستان» در تمامی نوشته هایش در باره مردم هزاره، از این مردم به عنوان بربری یاد می کند. او در کتاب «کرسی نشینان کابل» نیز وقتی شخصیت فیض محمد کاتب را معرفی می کند، اظهارمی دارد که این شخص در جذب بربری های افغانستان به ایران بسیار می تواند سود مند باشد. زیرا در آن زمان کشوری قوی تر بود که دارای جمعیت انسانی بیشتر باشد. و ایران در پاسخ درخواست امان الله خان برای عودت مهاجران، آنانی را که قبلا در ایران بربری می نامیدند، نام شان را رسما عوض کردند و به «خاوری» یعنی اهالی دشت خاوران ایران – ملقب ساختند.این تغییر نام، در ماهیت و فکر این مهاجران نیز اثر گذاشت و آن ها برای همیشه نسبت به سرزمین اصلی خود بیگانه گردیدند.اگر مختصر کنیم. باید عرض شود که واژه بربری در یک صد سال اخیر، تنها از سوی مردم وحکومت ایران به هزاره ها اطلاق شده و لاغیر. حتی استاد یزدانی مورخ بزرگ معاصر می نویسد که: مردم خراسان در نیم قرن قبل به صداقت و نماز بربری قسم یاد می کردند. هفت سال پیش استاد یزدانی روزی هدیه ای به من داد و آن کتابی بود کپی شده با خط نستعلیق و به اسلوب شاهنامه فردوسی در آغاز کتاب بعد از حمد خداوند و نعت سید المرسلین آمده بود: چنین گویمت محض یاد آوری مسما شده « حمله بربری»یعنی نام کتاب مانند کتاب « حمله حیدری» حمله بربری بود و در آن فردی به نام «ملا شریعتی» از بزرگان ایل هزاره های باخرز خراسان شرح حال تجاوزات ایلات تیموری به قوم هزاره و دفاع جانانه آن مردم بیباک را در چندین هزار بیت به نظم کشیده بود. استاد یزدانی فرمود که نسخه خطی آن را در کتابخانه استان قدس کشف کرده و از ان دو کپی برداشته است که یکی را لطف نموده به من عنایت کرد.از این مطالب در می یابیم که خود بربری های ایرانی نیز خود را در گذشته بربری می نامیده اند و اشکالی نیز نمی دیده اند بلکه این نام برای دیگران نیز نمادی از درستکاری و خدا جویی بوده است. اکنون نیز القاب داده شده از سوی ارگان شورای افاغنه، برخی به مردم و بیسوادی شان ربط دارد و برخی نیز به همان ته رسوبات ذهنی مریض دست اندرکاران شورای افاغنه. زیرا اغلب در گذشته اصلا نمی پرسیدند که فامیلت چیست بلکه به عکس طرف نگاه می کردند و می نوشت مثلا هزاره یا بربری. و در آن زمان شماری از هزاره ها متاسفانه در همین راستای مخفی کردن هویت شان که در افغانستان رسم بود، در ایران نیز خود را تاجیک معرفی کرده اند از این رو در آمار گیری که از شورای افاغنه در مشهد مثلا می شود، برای فرستادن نماینده و … می بینیم که امار تاجیک ها بیشتر است در حالی که چنین نیست بلکه بسیاری از هزاره ها اند که در ایران نیز هویت خود را مکتوم نگهداشته و به نام تاجیک ثبت شده اند.
درویش ۴ آبان ۱۳۸۹ ویرایش :
درود عزیز.عالی بود و استفاده بردم.سیز و پویا باشی.
محمد سعیدی ۴ آبان ۱۳۸۹ ویرایش :
حیدری عزیز واقعا تحلیل خوبی کردیمنهم مدت ها بود که به این واژه (بربری)فکر می کردمسوال های زیاد در ذهن ادم خلق میشه که واقعا چه وصلیت مردم هزاره با بربرها دارد.من در یکی از شبکه های ماهواریی فارسی زبان یک مستند در باره بربر ها دیده بودمدر این مستنت بربرها را در سرزمین هندوستان و بنگال نشان میداد و قیافه هایش هم خیلی به هندو ها شباهت داشتدر باره بربر بودن هزاره من قبلا فکر میکردم که شاید بخواطر واقع شدن بند بربر در منطقه هزارستان آنها را بربری می گویند.
حسین عباسی ۴ آبان ۱۳۸۹ ویرایش :
سلام خدمت خوانندگان و آقای روشناییکامل و موجز عالی ،ممنون
محمد تقی دانش ۴ آبان ۱۳۸۹ ویرایش :
جناب حیدری سلام!واقعاً هوس نان بربری بسرم زد . سالهاست که نان بربری تازه ندیده ام. آقای حیدری به چای ما یک نان بربری تازه و پنیر با چای شیرین بزن تو رگ !
عظیم ابراهیمی ۴ آبان ۱۳۸۹ ویرایش :
حیدری عزیز خوب جمع بندی کردی . ایها خود شان میدانه که بربری یعنی چه ولی تعصب داره آن هم از نوع عریانش . یک روز یک معلم ایرانی ازم سوال کردم که شما از کدام مردم هستی آیا از بربری ها هستی . من سوالش را با سوال جواب دادم گفتم یعنی تو نمیدانی که معنی بربری چه هست . از داخل حرف هایش همه چیز هویدا بود که همه چیز را خوب میدانه ولی مانند افغان ملت تعصب دارند . طعنه میزنه . همین تعصب هم باعث شدند که به مردم ما در هنگام دریافت کارت های هویت نامهای خانوادگی را به سرخود بربری گذاشتند.
هزاره ۴ آبان ۱۳۸۹ ویرایش :
من از نوشته های اقای حیدری خیلی خوشم می اید.با مستند و رک مینویسید.شما شغلتان فقط نویسندگی است؟درهر صورت عالیست.راستی در قومای ما یکی هست که قیافه اش کپی اقای حیدری است.مثل دو قلوها.باور کنید اینو هر کی دیده گفته!!!!!!!!!
علی بودا ۴ آبان ۱۳۸۹ ویرایش :
خود بربری های ایران هم از این واژه متنفرند .نمی گویند بربریمیگویند خاوری

۲ نظر:

  1. فکر میکنم هزاره ها یادگار اتحادیه اقوام هپتال باشند هپتالها اقوامی بودند برجامانده از اقوام هون به رهبری آتیلا که امپاراتوری روم شرقی را تا مرز فروپاشی کشاندند ولی پس از چندی دچار اختلاف شده و از هم گسیختند گروهی از آنها به سرزمینی امدن که بخشی از آن افغانستان کنونی بوده است. اروپاییان آن زمان به اقوام هون بربر می گفتند.... تا واقعیت چه باشد

    پاسخحذف
  2. پسرعموهای عزیزم من که یکی از بربریهای ایرانم در شاهنامه فردوسی بارها نام بربرستان را دیده ام مثلا اشعار "جنگ کیکاووس و بربرستان" یا" جنگ اسکندر و بربرستان" و ...

    پاسخحذف