درباره من

عکس من
تهران, Iran
با سلام؛ این وبلاگ برای آرشیو نوشته هایم است. به عبارت یک بک آب به حساب می اید.بنا براین خیلی دیر به اینجا سر میزنم در صورت که با نویسنده کار ضروری دارید، لطفا" به این http://hydari44.blogfa.com/ وبلاگ بیاید و یابا این ایمیل تماس بگیرد hydarie@yahoo.comبا تشکر

۱۳۸۹ دی ۱۶, پنجشنبه

هدفمندی یارانه ها ومدیریت اقتصاد خانواده)(1)

هدفمندی یارانه ها ومدیریت اقتصاد خانواده)(1)
نگارش در تاريخ پنجشنبه 16 دی1389 توسط شیر محمد حیدری (میر افغان)
مدت ها است که در تمام رسانه های دیداری وشنیداری در ایران، کارشناسان اقتصادی وغیر اقتصادی به سرپرستان خانواده ها توصیه میکنند که حتما" بایستی اقتصاد خانواده خود را مدیریت کنند وگرنه بعد از اجرایی شدن"هدفمند کردن یارانه" دچار مشکلاتی خواهند شد.

در این راه توصیه های مخلتفی میشود. از برنامه زنده تلویزیون تا آگهی های تلویزیونی ورادیویی وزیرنویس شبکه های مختلف.

از آنجایکه به ما مهاجرین افغانستانی هیچگونه یارانه تعلق نمیگیرد، خیلی بیشتر از فراد ایرانی به این برنامه ها توجه میکنیم تا شاید فرجی بشود وما بتوانیم از فشار مضاعف در سال همت مضاعف،کار مضاعف برخود بکاهیم واستخوانهای کمر مان دچار بیماری دیسک پیشرفته نشود.

این حقیر هم مانند دیگرهموطنانم به فکر مدیریت اقتصاد خانواده ام افتادم وسعی کردم از یک جای شروع کنم. در این مورد خیلی فکر کردم. وسر انجام به این نتیجه رسیدم که بهتر است مدیریت را از خودم شروع کنم.

برای شروع مدیریت اولین قدم را برداشتم وبه وضعیت 17سال قبل برگشتم.! حتما" تعجب کرده اید ومی پرسید چطوری؟! عرض میکنم.

از منزل تا محل کارم 15 کیلو متر فاصله است. 17 سال قبل که جوان بودم وحالی داشتم رفت وبرگشت این مسیر را با منی بوس طی میکردم ومقداری پیاده روی که داشت با تمام علاقه راه میرفتم که به جای ورزش صبحگاهی به حساب بیاید. اما بعد از ازدواج واضافه شدن حدود 30 کیلو چربی به وزن بدنم(هیچ کس نمیداند چرا بعد ازدواج به یکباره وزن بدن مردان وزنان زیاد میشود) دیگر حالی برایم باقی نماند وکمی وضع کار بارم هم خوب شد واز فشار مضاعف کم شد ومن هم با تاکسی این مسیر را رفت آمد میکردم.

تا یادم نرفته بگویم که تاکسی به مدت 25 الی 30 دقیقه ومنی بوس بین 50 الی 60 دقیقه این مسیر را طی میکنند. .کرایه تاکسی قدیم 400 تومان وفعلا 500 تومان وکرایه منی وبوس قبلا" 175 تومان وفعلا" هم 225 تومان میباشد. البته نا گفته نماند چونکه پول خورد کم ونا یاب است اکثر رانند ها قبلا"200 تومان وفعلا"250 تومان میگیرند.

بعداز فکر زیاد به این نتیجه رسیدم که حداقل یک مسیر را با منی بوس بروم. شبها که دیر وقت است نمیشود باید تاکسی سوار بشوم میماند مسیر صبح که هم فال هست وهم تماشا کمی زود بیدار میشوم کمی پیاده روی میکنم ونهایت هم صرفه جوی( نام جدیدش مدیریت اقتصادی است) میشود.

خلاصه سرتانرا به درد نیاورم بعد از حساب کتاب ده انگشتی به این نتیجه رسیدم که در یک ماه 7500 تومان میتوانم مدیریت کنم (صرفه جویی کنم) که از 30 روز چهار روزش که جمعه است وسر کار نمیروم. هزار تومانش را هم کم کردم شد دقیقا" در ماه 6500 تومان. مبارکم باشد انشا الله.

راستی شما چگونه اقتصاد خانواده تان را مدریت کرده اید ویا خواهید کرد؟

پ.ن: 1_ این اولین تجربه در مدیریت اقتصاد خانواده بعد از اجرای شدن قانون هدفمندی یارانه ها بود. انشا الله اگر زنده بودم در آینده تجربیات بیشتری را حضور تان تقدیم میکنم.

پ.ن:_ تورا خدا نگوئید عجب آدمی بیکاری هست این حیدری! اخر این هم شد نشر مطلب؟


اولین دیدار حضوری یک مهاجرافغانستانی با مدیرکل اداره اتباع ومهاجرین، بعد 30سال صورت گرفت

اولین دیدار حضوری یک مهاجرافغانستانی با مدیرکل اداره اتباع ومهاجرین، بعد 30سال صورت گرفت

خبر خوشحال کننده است.

یک مهاجر افغانستانی با107 سال عمر موفق شد بعد از30سال حضور در ایران با مشاور وزیر کشور و مدیرکل اداره اتباع ومهاجرین خارجی ملاقات حضوری داشته باشد. من به نوبه خود این موفقیت را برای این مهاجر تبریک عرض میکنم.

پور تال وزارت کشور ایران اعلام کرد که این مهاجر اولین نفری است که برای رفع حل مشکل خود با این مقام دولتی دیدار حضوری داشته باشد.

شرح ماجرا را باهم میخوانیم

مسن ترين مهاجر تبعه افغانستان در ايران با مشاور وزير كشور و مدير كل امور اتباع و مهاجرين خارجي ملاقات كرد

آقاي سيد صفدرعلي حسيني به عنوان اولين ملاقات كننده به دنبال راه اندازي بخش درخواست ملاقات حضوري با مشاور وزير كشور و مدير كل امور اتباع و مهاجرين خارجي مقارن ظهر دوشنبه به منظور رفع مشكل اداري به اداره كل امور اتباع و مهاجرين خارجي مراجعه نمودند و پس از طرح مشكل خود نزد آقاي قائمي و دستور مساعد ايشان براي رسيدگي و رفع مشكل نامبرده ، در مصاحبه اي كه با روابط عمومي داشتند خود را اينطور معرفي كردند:

سيد صفدر علي حسيني فرزند سيد زوارعلي اهل مزار شريف افغانستان و داراي 107 سال سن هستم . سالها پيش از مرز دوغارون وارد ايران شدم ، وي در افغانستان صاحب دو همسر و دو فرزند بوده است كه پس از مرگ همسرانش در افغانستان با همسر فعلي شان ازدوج كرده اند و اكنون پدر 9 فرزند هستند ، آقاي صفدرعلي حسيني ضمن ابراز تشكر و قدرداني از دولت و مردم جمهوري اسلامي ايران از حضور خود در ايران ابراز خرسندي كرده و گفتند در سلامت كامل جسماني به سر مي برم و جز كم شنوايي كه دليل آن كهولت سن است هيچگونه بيماري ديگري ندارم

مسن ترين مهاجر تبعه كشور افغانستان در سايت پاسخگويي به سوالات مهاجرين و پناهندگان حضور يافته و شعر زير را جهت انتشار در سايت قرائت نمودند :

عمرت رسيد به سي سال اي نور هر دو ديده

باد خــزان نديده بــرخيز بگـــو يا الله



عمرت رسيد به چهل سال اي شيرمرد كامل

ازيادحـــق توغافــل بـرخيزبگـو يا الله



عمرت رسيد به پنجاه عمرتو گشته كوتاه

دل كن، زمال دنيا برخيز بگو ياالله



عمرت رسيد به شصت سال قدو نهالت بشكست

عمرت كه رفت ازدست بـرخــيز بگو يا الله



عمرت رسيد به هفتاد از زور و قوت افتاد

دنـيا ندارد بنـياد برخيز بگو يا الله



عمرت رسيد به هشتاد بشنو سخن زاستاد

دنـيا ندارد بنـياد برخـيز بگو يا الله



عمـرت رسيد به نود جاي تو شد تو لهد

ازديدارها تا ابد برخـيز بگـو يا الله



آنگاه به صد رسيدي درعمرخود چه ديدي

طمع ازخود بريدي برخيز بگو ياالله

بيمه اتباع مجاز(در ایران) به زودي ابلاغ مي‌شود

بيمه اتباع مجاز(در ایران) به زودي ابلاغ مي‌شود
نگارش در تاريخ سه شنبه 14 دی1389 توسط شیر محمد حیدری (میر افغان)
انتظار برای واژه های "بزودی"

این واژه های بزودی هم شده ورد زبان بعضی از مسئولین ایرانی تا ذهن مارا مشغول کند. وگرنه همه مهاجرین میدانند که یک کارمند اداره مهارجرت در ایران، هنگام کارکردن در محل کار خود تنها واژه که نمیشناسند وبه آن اهمیت نمیدهند همین واژه "زود" است.

بيمه اتباع مجاز به زودي ابلاغ مي‌شود

سرانجام بعد چند ماه گفتگو ورای زنی مسئولین وزارت کشور وشرکت های بیمه ایرانی با کشور های کمک کننده خارجی، آنها تقریبا" به توافق نهایی رسیده اند.

طبق اظهارات سید تقی قائمی کشور های خارجی 50% از حق بیمه مهاجرین را پرداخت میکنند. وتنها مهاجرینی واجد شرایط بیمه هستند که کارت آمایش 6 را داشته باشند.

فراخوان ثبت‌‌نام اينترنتي اتباع غير مجاز بزودي اعلام مي شود .

مهاجرینکه در تابستان همین امسال در طرح ساماندهی وزارت کشور ایران شرکت کرده بودند شامل طرح بیمه فعلی نمیشوند. آنطور که پیدا است پرونده های این مهاجرین در حال انتقال به سیستم کامپیوتر است. البته به ورش "زود" که مد نظر جناب قائمی میباشد.

بيمه اتباع مجاز به زودي ابلاغ مي‌شود

مدير كل امور اتباع و مهاجران خارجي وزارت كشور گفت: مذاكرات با سازمان‌هاي بين‌المللي در حال پايان است و به زودي بيمه اتباع مجاز در كشور ابلاغ مي‌شود.


به گزارش اداره كل امور اتباع و مهاجرين خارجي به نقل از خبرگزاري فارس ،سيدتقي قائمي در خصوص بيمه اتباع مجاز در كشور، اظهار داشت: هماهنگي‌هايي با سازمان‌هاي بين المللي در حال انجام است كه بخشي از هزينه‌هاي حق بيمه توسط اين سازمان‌ها پرداخت شود.

مدير كل امور اتباع و مهاجران خارجي وزارت كشور افزود: بر اساس آخرين مذاكرات قرار شد 50 درصد از حق بيمه اتباع مجاز خارجي توسط سازمان‌هاي بين المللي پرداخت شود.

*81 درصد از اتباع مجاز براي دريافت كارت آمايش 6 اقدام كردند

وي با اشاره به اينكه تاكنون 81 درصد از اتباع مجاز كشور براي كارت آمايش 6 اقدام كرده‌اند، گفت: 98 هزار نفر اتباع مجاز در كشور در حال زندگي هستند و تا پايان ماه جاري اين افراد مهلت دارند براي دريافت كارت آمايش 6 اقدام كنند.

قائمي در خصوص آمايش اتباع مجاز در كشور، بيان داشت:‌ برابر ابلاغ وزارت كشور نسبت به آمايش و بازشناسي اتباع افغاني و به منظور اصلاح تغييرات خانوار (تولد، فوت، طلاق، ازدواج) و امور اداري مربوط (آدرس و نقل و انتقال) طرح آمايش 6 براي سرشماري اتباع مجاز افغاني از 31 شهريور آغاز ‌شد.

وي با بيان اينكه تاكنون 5 آمايش برگزار شده است، افزود: تنها افرادي مي‌توانند در اين طرح شركت كنند كه داراي مدارك معتبر آمايش 5 هستند و افرادي كه فاقد اين مدرك يا داراي مدارك فاقد اعتبار هستند نمي‌توانند در اين طرح شركت كنند و غير مجاز شناخته مي‌شوند.

مدير كل امور اتباع و مهاجران خارجي وزارت كشور در خصوص افراد شركت كننده در طرح آمايش 5 اظهار داشت: در طرح آمايش 5، حدود 950 هزار نفر شركت كرد‌ه‌اند.

قائمي با بيان اينكه از اين به بعد به افرادي كه كارت آمايش 6 را داشته باشند خدمات ارائه مي‌شود، خاطرنشان كرد: آن دسته از مهاجريني كه در اين طرح سرشماري شركت نكنند غير مجاز شناخته شده و برابر قانون با اين افراد برخورد خواهد شد.

*فراخوان ثبت‌‌نام اينترنتي اتباع غير مجاز بزودي اعلام مي‌شود

مدير كل امور اتباع و مهاجران خارجي وزارت كشور در خصوص سرشماري اتباع بيگانه غير مجاز در كشور، گفت: مهلت سرشماري اتباع غير مجاز در كشور تمام شده است و در حال ورود اطلاعات آنها در سيستم هستيم.

وي در ادامه افزود: مرحله بعدي فراخوان اينترنتي اتباع بيگانه غير مجاز است كه بزودي اعلام مي‌شود.

یک حسادت کاملا" مردانه!

یک حسادت کاملا" مردانه!

گارش در تاريخ دوشنبه 13 دی1389 توسط شیر محمد حیدری (میر افغان)

چند روز گذشته را در حال هوای یک حسادت کاملا" مردانه سپری کردم.

برای اولین بار برای یک حیوان مهاجر حسودی ام شد.

بلی ببر مهاجر روسی در پارک "ارم" تهران مرد.!

مردن این ببر مهاجر روسی در ایران غوغای بر پا کرده است که نگو ونپرس. درتمام رسانه های ایرانی بحث مردن این حیوان بیچاره مهاجر داغ داغ است.

این ببر ها یک زوج خوشبختر از مهاجرین افغانستانی بودند که با قدر وعزت فراوان (البته بدون برنامه ریزی قبلی) به ایران دعوت شدند اما شانس نداشتند وببر آقا افتاد مرد. حالا مسئولان ایرانی در کنار خانم ببره سیاه پوش شده عزاداری میکنند.

ای کاش منم یک ببر بودم حتی از نوع مرده اش!


خر کیف شدم!

خر کیف شدم!
نگارش در تاريخ یکشنبه 12 دی1389 توسط شیر محمد حیدری (میر افغان)
دیروز یکی خوانندگان وبلاگم یک آدرس به من داد تا برم یک خبری را بخوانم.

جای شما خالی!

به محض خواندن خبر حسابی خر کیف شدم.

خبر که طولانی بود ولی قسمت که مرا خر کیف کرد این بود.

عزیزان اتباع خارجی یارانه به آنها تعلق نمی گیرد.

باور بفرمائید این واژه "عزیز " خیلی به ندرت از زبان مسئولان ایرانی بیرون می پرد.

پ.ن 1: من فکر میکنم از زمانیکه مهاجرین عزیز وخوش حساب بدون هیچ اعتراضی پولهای بی زبان که باید خرج خورد وخوراک اولاد های درجنی شان میکردند را، به حساب شهرداری، دارایی، وزارت کار،وزارت کشور، بیمه و استانداریهای سراسر ایران ریختند(وارز) کردند، حسابی عزیز شده اند.

پ.ن 2: بد نیست معنی عزیز را در واژگان فارسی بخوانیم:

عزیز( صفت ) 1 - گرامی محبوب . 2 - ارجمند گرانمایه شریف بزرگوار محترم 3 - کمیاب نادر جمع اعزائ اعزه . 4 - صفتی است از صفات باری تعالی. یا عزیز دردانه . کسی که والدین و اقوم او بیش از حد وی را مورد محبت و نوازش قرار دهند

خارج از بحث:اگر کسی این آقای عادل آذر را میشناسند از قول من بگویند:

شوما جیب مارا نزن ما از شوما یارانه نمیخواهیم

ضعف من!

ضعف من!
عضی وقتها انسانها قادر نیست منظور خودش را به درستی بیان کند. ممکن است شما حرفی بزنی ویا مطلبی بنویسی که برای خودت خیلی مهم باشد ولی زبان بیان آنرا نداشته باشی ونتوانی آن مطلب رابه به درستی به دیگران منتقل کنی.

این حقیر در وبلاگم گاه گداری این اتفاق می افتد. به عنوان مثال همین پست قبلی را عرض میکنم. درپست قبلی دقیقا میخواستم عرض کنم (همه ما آدمها نیاز مند هستیم) یکی نیاز مالی دارد یکی عاطفی ودیگری....!

اما من نتوانستم به درستی بنویسم ومنتقل کنم. متاسفم!

واین ضعف من باعث واکنش های شد که اصلا انتظارش را نداشتم. به عنوان نمونه چند تا نظر را تائید کردم که در قسمت نظرات پست قبلی میتوانید بخوانید.



نیازمند کیست؟!

نیازمند کیست؟!
نگارش در تاريخ پنجشنبه 9 دی1389 توسط شیر محمد حیدری (میر افغان)
حدودآ سه ما قبل پسر بچه9 -10 ساله مهاجر هزاره همراه با خواهر کوچک ومادرش، هفته یکبار سری به محل کارم میزد واین حقیر مبلغ ناچیزی به آنها میدادم.(زیاد اهل کمک کردن نیستم)

این سه نفر وضعیتی ظاهری خوبی نداشتند.! بدن لاغر ونحیف وظاهر کاملا" غیر بهداشتی آنها هر آدمی را وادار به واکنش منفی میکرد. به همین علت هنگام مراجعه آنها عکس العمل همکارانم اصلا مناسب نبود(این را عرض کردم تا متوجه مطلب بشوید)

هفته ها این کار ادامه داشت تا اینکه به طور اتفاقی پدر خانواده را هم دیدم. متاسفانه وضعیت او از دیگران هم بد تر بود.

بعد از گذشت چند هفته آنها؛ هفته دوبار مراجعه میکردند وکمی بعد روز در میان مراجعه کردند. این کار شان مرا کمی به وسواس انداخت وشروع کردم به پرس وجو که اینها کی هستند وکجا زندگی میکنند.

پرس وجویم نتیجه خوبی نداشت وشایعات زیادی در باره شان شنیدم هیچ کس نمیدانست آنها کی هستند،کجا زندگی میکنند وشب را درکجا به صبح میرسانند. همه جا دیده میشدند ولی وهیچ کجا هم نبودند.

یکی از روزها به پسر بچه گفتم: شما به پدر ومادرت بگو که هفته یکبار بیشتر اینجا نیائید. واو گفت چشم.

گفتن این حرف به پسر بچه دوتا علت داشت. اول اینکه بضاعت مالی ودر آمد من به قدری نیست که بتوانم به چنین خانواده های روز درمیان کمک مالی بکنم. دوم اینکه ترسیدم این آمدن شان تبدیل به عادت بشود واگر روزی از روی مجبوریت همین مبلغ ناچیز را نتوانم به آنها بدهم چه اتفاقی خواهد افتاد؟!

بعد از آنروز دیگر آنها به محل کارم نیامدند وتقاضای کمک نکردند.!

اما من دلم تنگ شده ودوست دارم تا دوباره آن پسر بچه بیاید وهنگام رفتن بگوید:

خودا مشتریای توره زیاد کنه.

تا می آمدند متوجه نشدم! حالا که رفته اند احساس نیاز میکنم.

آنها از این شهر رفتند ومن مانده ام با یک احساس غیر قابل توصیف ویک سئوال که براستی نیاز چیست؟! و نیازمند کیست؟!

****

پ.ن: زندگی این خانواده مهاجر هزاره مثل معمای حل نشده برایم باقی مانده است.

بدن های لاغر ونحیف ظاهر کثیف ونامناسب وهوش بسیار بالا و طرزصحبت وآداب ومعاشرت قوی آنها نشان از چه داشت؟ براستی آنها کی بودند؟ روحیه پژمرده ، صحبت های با لکنت زبانی وادا اطوار هایی برای به رحم آرودن دل خلق الله که شاخصه چنین افرادی میباشد، هیچ کدام در آنها دیده نمیشد.