نشر پست قبلی وبلاگم به عنوان(اندراحوالات عشق ونفرت بین سید وهزاره) در فضای مجازی باعث واکنش های متفاوت شد وعده زیادی از خوانندگان محترم کامنت گذاشتند ونظر ارسال کردند که تعداد از کامنت ها به علت توهین مستقیم به اشخاص قابل نشر نبود وراهی سطل زوباله شدند.
در بین خوانندگان ونویسندگان دونفربه طور مشخص موضوع گیری کردند ومطلب مستقل تحریر نموده اند اولی را میتوانید در نقد "عشق و نفرت بین سادات و هزاره" بخوانید ودومی که از طریق ایمیل برایم ارسال شده است در ذیل مطالعه خواهیم کرد. قابل یاد آوری است که مطلب فوق را برای وبسایت جمهوری سکوت وسپس غرجستان ارسال کردم که دوستان جمهوری سکوت محبت نموده نشر کردند وبرادرعزیزم محمد حسین فیاض مدیر اول وبسایت غرجستان مطلب ذیل را به عنوان جوابیه برای نویسنده ارسال کرده اند.
جناب آقای حیدری بادرود و آرزوی قبولی طاعات
نوشته شما را دریافت نموده و چند بار مرور نمودم. در موضوع مطرح شده چنان که تلفونی هم عرض کردم، چهار دهه است که سخن گفته شده و قلم زده شده شده است. اگر تغییراتی را شما در نوع روابط اجتماعی سادات و هزاره ها می بینید، محصول همین نقدها و نوشته ها بوده است. به نظر می رسد که شما قدری موضوع را ابتدا ساده گرفته و بعد با لحن تند، نویسندگان و منتقدین نوع روابط سادات و هزاره ها را مورد نکوهش قرار داده اید و جالب این که همه را متهم به نفاق افکنی نموده اید!
لازم به ذکر است که این نوع نگاه به ظاهر خیر خواهانه و کلی نگری، به دور از انصاف بوده و هست. شما هم می دانید که نوع روابط گذشته هزاره ها و سادات، آمیخته با خرافات مذهبی و اجتماعی بوده است که باید در زمانه ما گفته می شد و قلم به دستان زیادی هم گفتند و بازهم خواهند گفت و این، سیر طبیعی یک جامعه بوده و هست. بنابراین، مطمئین باشید که در تعاملات اجتماعی ما از این به بعد، روابط معقولانه و بیشتر منطقی خواهد بود؛ چنان که آثار آن به خوبی آشکار بوده و هست.
اما قضاوت شما راجع به آقای شریعتی، نیز غیر منصفانه بوده و هست. امیدوارم سوء تفاهمی که برای شما نسبت به ایشان ایجاد شده رفع گردد؛ چه این که ما وظیفه داریم از نخبگان خود حمایت و تبلیغ نماییم نه تخریب؛ چنان که خود شما تحت عنوان « دو قناری...» بهترین تجلیل را از صحبتهای ایشان در تلویزیون ایران انجام دادید. افزون بر این که در کل، آقای شریعتی کسی نیست که با فرد خاص که هیچ خصومت ناچیزی ندارد، خود را درگیر بسازد و بر فرض اسائه ادب کند!؟ . خیلی جالب بود که در نوشته تان از تشکیلاتی حرف زده اید که چنین کرده و چنان می کنند تا افراد را جاگزین نمایند! نه جان برادر از این مسائل خبری نیست و صرفاً در یک مقطع خاص و موقتی یک جنگ روانی و رسانه ای با تیم «پیام آفتاب» داشتیم و تمام شد و رفت و حق شان هم بود؛ چه این که آغازگر هم بودند و به تمام مفاخر هزاره ها توهین نموده بودند.
به هرحال از شما انتظار می رود که بیش از پیش همکاری قلمی خود را دریغ نورزیده و به طرح موضوع، اهداف کلی و رسانه ای یک نوشته بیشتر توجه داشته باشید. افزون بر آن، مشخص است که ما در عرصه رسانه ای وظیفه ملی و دینی خود می دانیم که از سایت های که امروز تریبون مردم ما شده، حمایت نماییم و بر نویسندگان شان آفرین بگوییم.
البته در پایان یگ گیله دوستانه باید داشته باشم که در نوشته تان هنگام تعطیلی سایت غرجستان، پیش از این که تلفونی و یا از طریق ایمیل خواهان پاسخ می شدید، عاجل یک سری نکات را که نباید گفته می شد، در وبلاک خود نشر نمودید و اکنون که آن را حذف کرده اید، جای سپاس دارد.
والسلام
محمد حسین فیاض
1390/5/27
چند نکته:
1-بعداز مطالعه ای جوابیه سرورگرامی ام جناب فیاض میخواستم جوابیه مفصل بر جوابیه ایشان تحریر نموده ونشر کنم وطی نوشتاری بگویم که آنچه ایشان در باره بهبود روابط سید وهزاره فرموده اند صحیح نمی باشد وبا سند ومدرک مستدل ثابت خواهم کرد که از زمان آغاز بحث سید وهزاره کسانیکه به چنین مطالبی دست رسی داشته و آنهارا مطالعه نموده اند، بهبود که نیافته هیچ بلکه اوضاع بد تر وپیچیده ترهم شده است ومتاسفانه فاصله ها را بیشترکرده است واین مساله را در آینده در نوشتار مستقلی بررسی خواهم کرد وبه طور واضح خواهم نوشت که نشر چنین مطالبی تاچه حد بر روحیه سید زدایی وهزاره زدایی جوانان تاثیر مخرب گذاشته وبا عث نفرت جاهلانه بین آنها شده است.
۲-ماجرای عشق ونفرت بین سید هزاره مانند افسانه های کهن میماند وهیچ کس نمیداند براستی چگونه سیدها دربین جامعه هزاره محبوب شدند وچقدرطول کشید تا آنها ازسادگی مردم سوی استفاده کنند وبر همه چیز آنها تسلط پیدا کنند دراین راه نمیشود باور کرد که جماعتی به بزرگی جامعه هزاره همگی جاهل ونادان وخرافه پرست بودند وچشم گوش بسته سید هارا به عنوان پیر ومقتدای خود انتخاب کردند. این حقیر عقیده دارم عوامل زیادی دست در دست هم داده تا هزاره ها میریدان بی دست پای شدند برای جامعه اقلیت سید، موضوعی که درد آور است این است که متاسفانه هیچ نویسنده منصف نبوده تا واقعا" در این باره تحقیق کند وبپرسد براستی چرا جامعه بزرگ هزاره سید پرست شدند؟(!!! ) دفاع کور وسرکوب طرف مقابل مانند مسکن است برای درد های مزمن، حتی اگر همراه با آیه قرآن وحدیث معصومین(ع) باشد. به نظر من راه حل مفید این خواهد بود که بدانیم چراما هزاره ها به بیماری سید پرستی گرفتار شدیم. با دانستن علت واقعی سید پرستی میتوانیم با تقویت وتربیت نسل های بعد به درمان واقعی که همان خود باوری، تعامل ورعایت اوصول انسانی میباشد برسیم.
۳-واما آقای شریعتی!؟ متوجه نشدم جناب فیاض به کدام سوی تفاهم اشاره کرده اند تا جای که به بنده مربوط میشود نه من با استاد شریعتی کدام مشکلی دارم ونه سعادت داشتم ایشان را از نزدیک ملاقات کنم پس نتیجه میگریم که" عشق ونفرت اکتسابی است" ومن در باره کسیکه تا حالا چهره اورا از نزدیک ندیده ام نمیتوانم قضاوت کنم و مطلب منشر شده در وبسایت جمهوری سکوت قبل از اینکه قضاوت باشدبیشتر روشنگری است. در مورد سوی تفاهم پیش آمده اگر جناب فیاض اطلاعاتی دارند بی صبرانه منتظر شیندن آن هستم.
بنده حقیر یک نویسنده هستم در حد و توان خودم شاید بیشتر اوقات مطالب که تحریر میکنم پر از غلط املایی ونوشتاری باشد ولی یک چیزی را نباید فراموش کرد، من آزاد هستم وهنگام نوشتن مطلب نام افراد برایم اهمیت ندارد بیشتر به موضوع ونوشته ها وجملات توجه میکنم وبر اساس مطلب منتشر شده موضوع گیری میکنم که نوشته های قبلی من در فضای مجازی گواه بر این ادعای من میباشد وجناب شریعتی هم از این قاعده مستثنا نیست یک روز ازایشان تعریف وتمجید کردم زیرا به نظرم موضوع گیری وسخنانش در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران مفید بود وامروزکه میبنیم با تحریر مطالب مضر وپیش پا افتاده در سراشیبی سقوط قرار گرفته است، عرق ملی وهزارگی ام اجازه نمیدهد ساکت بمانم و وظیفه خودمیدانم که به ایشان تذکر بدهم واز ایشان انتقاد کنم.
حافظ وظیفه تو نصیحت کردن است و بس / خواه از سخنت پند گیرند خواه ملول
جناب فیاض فرموده اند که هیچ تشکیلاتی در کار نیست ومساله جای گزینی هم در کار نیست.! واقعا" من تعجب میکنم! آیا بین تشکیلات وتیم تفاوت هست؟ ایشان ابتدا می فرمایند تشکیلاتی در کار نیست وبعد می نویسند" یک جنگ روانی با تیم پیام افتاب داشتیم که تمام شد ورفت" حال چطور میشود که طرف مقابل تیم دارد ودارای تشکیلات میباشد ولی به وبسایت غرجستان که میرسد همه چیز طبیعی وخود جوش است؟! البته قابل یاد آوری است که تیم وتشکیلات ورقابت سالم لازمه کار گروهی ورسانه ای است، همین وبسایت غرجستان قبل از حضور جناب عالی به عنوان مدیر اول، در دروه قبل هم کوشش زیادی به خرج داد تا با وبسایت جمهوری سکوت رقابت داشته باشد ودر برخی مواقع مطالبی را هم نشر کردند که چندان موفقیت آمیز نبود زیرا عوامل قبلی از لحاظ تشکیلاتی انسجام لازم را نداشتند ودر کار رسانه ای حرفه ای نبودند وسر انجام آن هم به همگان معلوم است، بنا براین میشود نتیجه گرفت که مدیران جدید غرجستان به رهبری جناب فیاض خیلی بدشان نمی آید که با تحریر مطالب جنجال بر انگیز توجهی هزاره های افراطی را به سمت وبسایت غرجستان جلب کند. در مورد جای گزینی هم باید منتظر بمانیم گذشت زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد.
ختم کلام اینکه پسندیده خواهد بود روابط اجتماعی ما به نام افراد گره نخورد وبیشتربه عملکرد آنها توجه شود. نخبه بودن اشخاصی مانند استاد شریعتی بر کسی پوشیده نیست اما همین افراد نخبه اگر تنها باشند دیگر نخبه بودن معنی نخواهد داشت بلکه وجود افراد عادی مانند این حقیر لازم است تا نخبه بودن جناب شریعتی بیشتر به چشم بیاید وبه عبارتی افراد نخبه وعادی لازم وملزوم همدیگر هستند.
در بین خوانندگان ونویسندگان دونفربه طور مشخص موضوع گیری کردند ومطلب مستقل تحریر نموده اند اولی را میتوانید در نقد "عشق و نفرت بین سادات و هزاره" بخوانید ودومی که از طریق ایمیل برایم ارسال شده است در ذیل مطالعه خواهیم کرد. قابل یاد آوری است که مطلب فوق را برای وبسایت جمهوری سکوت وسپس غرجستان ارسال کردم که دوستان جمهوری سکوت محبت نموده نشر کردند وبرادرعزیزم محمد حسین فیاض مدیر اول وبسایت غرجستان مطلب ذیل را به عنوان جوابیه برای نویسنده ارسال کرده اند.
جناب آقای حیدری بادرود و آرزوی قبولی طاعات
نوشته شما را دریافت نموده و چند بار مرور نمودم. در موضوع مطرح شده چنان که تلفونی هم عرض کردم، چهار دهه است که سخن گفته شده و قلم زده شده شده است. اگر تغییراتی را شما در نوع روابط اجتماعی سادات و هزاره ها می بینید، محصول همین نقدها و نوشته ها بوده است. به نظر می رسد که شما قدری موضوع را ابتدا ساده گرفته و بعد با لحن تند، نویسندگان و منتقدین نوع روابط سادات و هزاره ها را مورد نکوهش قرار داده اید و جالب این که همه را متهم به نفاق افکنی نموده اید!
لازم به ذکر است که این نوع نگاه به ظاهر خیر خواهانه و کلی نگری، به دور از انصاف بوده و هست. شما هم می دانید که نوع روابط گذشته هزاره ها و سادات، آمیخته با خرافات مذهبی و اجتماعی بوده است که باید در زمانه ما گفته می شد و قلم به دستان زیادی هم گفتند و بازهم خواهند گفت و این، سیر طبیعی یک جامعه بوده و هست. بنابراین، مطمئین باشید که در تعاملات اجتماعی ما از این به بعد، روابط معقولانه و بیشتر منطقی خواهد بود؛ چنان که آثار آن به خوبی آشکار بوده و هست.
اما قضاوت شما راجع به آقای شریعتی، نیز غیر منصفانه بوده و هست. امیدوارم سوء تفاهمی که برای شما نسبت به ایشان ایجاد شده رفع گردد؛ چه این که ما وظیفه داریم از نخبگان خود حمایت و تبلیغ نماییم نه تخریب؛ چنان که خود شما تحت عنوان « دو قناری...» بهترین تجلیل را از صحبتهای ایشان در تلویزیون ایران انجام دادید. افزون بر این که در کل، آقای شریعتی کسی نیست که با فرد خاص که هیچ خصومت ناچیزی ندارد، خود را درگیر بسازد و بر فرض اسائه ادب کند!؟ . خیلی جالب بود که در نوشته تان از تشکیلاتی حرف زده اید که چنین کرده و چنان می کنند تا افراد را جاگزین نمایند! نه جان برادر از این مسائل خبری نیست و صرفاً در یک مقطع خاص و موقتی یک جنگ روانی و رسانه ای با تیم «پیام آفتاب» داشتیم و تمام شد و رفت و حق شان هم بود؛ چه این که آغازگر هم بودند و به تمام مفاخر هزاره ها توهین نموده بودند.
به هرحال از شما انتظار می رود که بیش از پیش همکاری قلمی خود را دریغ نورزیده و به طرح موضوع، اهداف کلی و رسانه ای یک نوشته بیشتر توجه داشته باشید. افزون بر آن، مشخص است که ما در عرصه رسانه ای وظیفه ملی و دینی خود می دانیم که از سایت های که امروز تریبون مردم ما شده، حمایت نماییم و بر نویسندگان شان آفرین بگوییم.
البته در پایان یگ گیله دوستانه باید داشته باشم که در نوشته تان هنگام تعطیلی سایت غرجستان، پیش از این که تلفونی و یا از طریق ایمیل خواهان پاسخ می شدید، عاجل یک سری نکات را که نباید گفته می شد، در وبلاک خود نشر نمودید و اکنون که آن را حذف کرده اید، جای سپاس دارد.
والسلام
محمد حسین فیاض
1390/5/27
چند نکته:
1-بعداز مطالعه ای جوابیه سرورگرامی ام جناب فیاض میخواستم جوابیه مفصل بر جوابیه ایشان تحریر نموده ونشر کنم وطی نوشتاری بگویم که آنچه ایشان در باره بهبود روابط سید وهزاره فرموده اند صحیح نمی باشد وبا سند ومدرک مستدل ثابت خواهم کرد که از زمان آغاز بحث سید وهزاره کسانیکه به چنین مطالبی دست رسی داشته و آنهارا مطالعه نموده اند، بهبود که نیافته هیچ بلکه اوضاع بد تر وپیچیده ترهم شده است ومتاسفانه فاصله ها را بیشترکرده است واین مساله را در آینده در نوشتار مستقلی بررسی خواهم کرد وبه طور واضح خواهم نوشت که نشر چنین مطالبی تاچه حد بر روحیه سید زدایی وهزاره زدایی جوانان تاثیر مخرب گذاشته وبا عث نفرت جاهلانه بین آنها شده است.
۲-ماجرای عشق ونفرت بین سید هزاره مانند افسانه های کهن میماند وهیچ کس نمیداند براستی چگونه سیدها دربین جامعه هزاره محبوب شدند وچقدرطول کشید تا آنها ازسادگی مردم سوی استفاده کنند وبر همه چیز آنها تسلط پیدا کنند دراین راه نمیشود باور کرد که جماعتی به بزرگی جامعه هزاره همگی جاهل ونادان وخرافه پرست بودند وچشم گوش بسته سید هارا به عنوان پیر ومقتدای خود انتخاب کردند. این حقیر عقیده دارم عوامل زیادی دست در دست هم داده تا هزاره ها میریدان بی دست پای شدند برای جامعه اقلیت سید، موضوعی که درد آور است این است که متاسفانه هیچ نویسنده منصف نبوده تا واقعا" در این باره تحقیق کند وبپرسد براستی چرا جامعه بزرگ هزاره سید پرست شدند؟(!!! ) دفاع کور وسرکوب طرف مقابل مانند مسکن است برای درد های مزمن، حتی اگر همراه با آیه قرآن وحدیث معصومین(ع) باشد. به نظر من راه حل مفید این خواهد بود که بدانیم چراما هزاره ها به بیماری سید پرستی گرفتار شدیم. با دانستن علت واقعی سید پرستی میتوانیم با تقویت وتربیت نسل های بعد به درمان واقعی که همان خود باوری، تعامل ورعایت اوصول انسانی میباشد برسیم.
۳-واما آقای شریعتی!؟ متوجه نشدم جناب فیاض به کدام سوی تفاهم اشاره کرده اند تا جای که به بنده مربوط میشود نه من با استاد شریعتی کدام مشکلی دارم ونه سعادت داشتم ایشان را از نزدیک ملاقات کنم پس نتیجه میگریم که" عشق ونفرت اکتسابی است" ومن در باره کسیکه تا حالا چهره اورا از نزدیک ندیده ام نمیتوانم قضاوت کنم و مطلب منشر شده در وبسایت جمهوری سکوت قبل از اینکه قضاوت باشدبیشتر روشنگری است. در مورد سوی تفاهم پیش آمده اگر جناب فیاض اطلاعاتی دارند بی صبرانه منتظر شیندن آن هستم.
بنده حقیر یک نویسنده هستم در حد و توان خودم شاید بیشتر اوقات مطالب که تحریر میکنم پر از غلط املایی ونوشتاری باشد ولی یک چیزی را نباید فراموش کرد، من آزاد هستم وهنگام نوشتن مطلب نام افراد برایم اهمیت ندارد بیشتر به موضوع ونوشته ها وجملات توجه میکنم وبر اساس مطلب منتشر شده موضوع گیری میکنم که نوشته های قبلی من در فضای مجازی گواه بر این ادعای من میباشد وجناب شریعتی هم از این قاعده مستثنا نیست یک روز ازایشان تعریف وتمجید کردم زیرا به نظرم موضوع گیری وسخنانش در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران مفید بود وامروزکه میبنیم با تحریر مطالب مضر وپیش پا افتاده در سراشیبی سقوط قرار گرفته است، عرق ملی وهزارگی ام اجازه نمیدهد ساکت بمانم و وظیفه خودمیدانم که به ایشان تذکر بدهم واز ایشان انتقاد کنم.
حافظ وظیفه تو نصیحت کردن است و بس / خواه از سخنت پند گیرند خواه ملول
جناب فیاض فرموده اند که هیچ تشکیلاتی در کار نیست ومساله جای گزینی هم در کار نیست.! واقعا" من تعجب میکنم! آیا بین تشکیلات وتیم تفاوت هست؟ ایشان ابتدا می فرمایند تشکیلاتی در کار نیست وبعد می نویسند" یک جنگ روانی با تیم پیام افتاب داشتیم که تمام شد ورفت" حال چطور میشود که طرف مقابل تیم دارد ودارای تشکیلات میباشد ولی به وبسایت غرجستان که میرسد همه چیز طبیعی وخود جوش است؟! البته قابل یاد آوری است که تیم وتشکیلات ورقابت سالم لازمه کار گروهی ورسانه ای است، همین وبسایت غرجستان قبل از حضور جناب عالی به عنوان مدیر اول، در دروه قبل هم کوشش زیادی به خرج داد تا با وبسایت جمهوری سکوت رقابت داشته باشد ودر برخی مواقع مطالبی را هم نشر کردند که چندان موفقیت آمیز نبود زیرا عوامل قبلی از لحاظ تشکیلاتی انسجام لازم را نداشتند ودر کار رسانه ای حرفه ای نبودند وسر انجام آن هم به همگان معلوم است، بنا براین میشود نتیجه گرفت که مدیران جدید غرجستان به رهبری جناب فیاض خیلی بدشان نمی آید که با تحریر مطالب جنجال بر انگیز توجهی هزاره های افراطی را به سمت وبسایت غرجستان جلب کند. در مورد جای گزینی هم باید منتظر بمانیم گذشت زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد.
ختم کلام اینکه پسندیده خواهد بود روابط اجتماعی ما به نام افراد گره نخورد وبیشتربه عملکرد آنها توجه شود. نخبه بودن اشخاصی مانند استاد شریعتی بر کسی پوشیده نیست اما همین افراد نخبه اگر تنها باشند دیگر نخبه بودن معنی نخواهد داشت بلکه وجود افراد عادی مانند این حقیر لازم است تا نخبه بودن جناب شریعتی بیشتر به چشم بیاید وبه عبارتی افراد نخبه وعادی لازم وملزوم همدیگر هستند.