1-اوضاع پارلمان خراب بود خراب تر هم شد.
یک ماه ملت اسیر بازی بزرگانی بودند که در قامت کودکانه به میدان آمده اند.
اصلا" آرامش وصلح ودوستی به درد افغانستان نمیخورد این بنا چنان فرسوده است که باید ازپی خراب شده دوباره آباد گردد واین آباد شدن دوباره، گنج قارون،صبر ایوب، وعمر نوح میخواهد. که در حال حاضر ما هیچ کدام را نداریم.
۲- ریاست اقلیت بر اکثریت:
ریاست اقلیت بر اکثریت هم از بدعت های روزگار ما افغانستانی ها میباشد.
ریاست یک گروه کوچک ۱۹ نفره در پارلمان افغانستان که هر کدام ساز خودرا کوک میکند بیشتر شبیه کاریکاتورطنز است تا واقعیت ونشان از این دارد که واقعا" اخرالزمان نزدیک شده وکف گیر به ته دیگ خورده وجالب اینکه این پشنهاد عجیب وغریب به مزاج این اقلیت خیلی هم خوش امده وکلی انهارا به وجد آورده است.
۳- بازی اصلی بین سیاف،کرزی وقانونی میباشد.
شنیده ها حاکی ازآن است که قرار بین کرزی وقانونی این بوده که طبق دوره گذشته پارلمان، باز هم قانونی نقش بیل مکانیکی کرزی را در پارلمان ایفا کند اما با رای آوردن اکثریت نسبی سیاف در اولین رای گیری برای ریاست پارلمان، ریشته های جناب قانونی وکرزی بنبه شد وخواب های طلایی آنها تعبیر نشد وبازی بزرگان وارد فاز کودکانه که همان ماجرای انداختن رای های سفید بود آغاز شد وماجرا ادامه پیدا کرد تا تبدیل به یک بحران ملی شد.
۴- بازی که باختش به محقق تمام شد.
ریاست کمیسیون حل وفصل بحران به محمد محقق رسید وایشان مصداق مثلی شد که میگودیند: آش نخورده دهان سوخته!
بازهم محمد محقق وارد بازی شد که نتیجه اش باخت بود اول برای خودش وبعد هم برای تمام هزاره ها من نمیدانم این مرد با تجربه میدان های نبرد واین گرگ باران دیده چرا به این راحتی آلت دست سیاست مداران رقیب میشود؟.
به نظر من محقق نباید ریاست این کمیسیون را قبول میکرد حال به هر دلیل که قبول کرده بود، بعد از مخالفت قانونی با دوپشنهاد اولی این کمیسیون، محقق باید متوجه میشد که وارد بازی خطر ناکی شده است وسریعا" از ریاست کمیسیون استعفا میداد تا شاهد شنیدن چرندیات نژاد پرست فاشستی یکی از نمایندگان زن پارلمان نباشیم.
۵- مارجرای میخ کوبیدن بر سر
این حکایت کوبیدن میخ بر سر! هم جالب است. من نمیدانم که آیا براستی میخی بر سر کسی کوبیده شده یا خیر؟ ویا اگر هم کوبیده شده باشد کار هزاره هست یا نه؟ آصلا" افسانه است ویا واقعیت دارد؟ اما این را خوب میدانم که هر وقت صحبت از میخ وسر میشود هزاره ها جبهه گیری میکنند. در پارلمان زماینکه یک نماینده زن ((نسیمه نیازی)) خطاب به محقق ودر واقع تمام هزاره ها گفت: شما مردمي هستيد كه به سر آدمها ميخ كوبيده ايد. ومتعاقب ان اعتراض نمایندگان هزاه وترک پارلمان وجارو جنجال های بعدی.
من فکر میکنم در آینده اگر فکری برای این یاوه گویی ها نکینم تبدیل به یک نقطه ضعف برای هزاره ها ویک حربه برای مخالفین فاشست خواهد شد. قهر وترک پارلمان چاره سازنیست.
۶- ریش سفید+دوعا+قرائت فاتحه+ وذکر صلوات=یک آمین بلند.
کم کم نا امید میشوم زیرا اجرای دموکراسی در افغانستان نتیجه نخواهدداد وبه این وکلای تازه راه یافته وجوان وروشن فکر که به تازگی به پارلمان راه یافته اند پشنهاد میکنم صبور باشند واین نیکتایی وکت شلوار را رها کند ودست به دامان بلند وریش های بلندتر بشوند وبا همان روش سالهای گذشته بسنده کنند وبا دعوت از بزرگان چون مجددی وآیت الله محسنی ودیگران وبا خواندن دعا وقرائت فاتحه وذکر صلوات ماجرای انتخاب ریاست پارلمان را ختم بخیر کنند تا بوی گندش همین ابروی نیمه نصفه ملت را در جهان نبرد.
یک پشنهاد:
در راستای ارائه طرح سوم کمیسیون حل بحران برای ریاست پارلمان که همان ریاست اقلیت بر اکثریت میباشد ، من هم پشنهادی دارم.
بهترین راه بیرون رفت از این بحران این است که: ریاست پارلمان نوبتی بشود. به این صورت که در سال اول پشتونها،سال دوم تاجیکها،سال سوم هزاره ها،سال چهارم ازبکها وسال پنجم را به چهار قسمت سه ماهه تقسم کنند. مطمئین باشید این بهترین وکم هزینه ترین راهی است که باید انجام شود.
یک ماه ملت اسیر بازی بزرگانی بودند که در قامت کودکانه به میدان آمده اند.
اصلا" آرامش وصلح ودوستی به درد افغانستان نمیخورد این بنا چنان فرسوده است که باید ازپی خراب شده دوباره آباد گردد واین آباد شدن دوباره، گنج قارون،صبر ایوب، وعمر نوح میخواهد. که در حال حاضر ما هیچ کدام را نداریم.
۲- ریاست اقلیت بر اکثریت:
ریاست اقلیت بر اکثریت هم از بدعت های روزگار ما افغانستانی ها میباشد.
ریاست یک گروه کوچک ۱۹ نفره در پارلمان افغانستان که هر کدام ساز خودرا کوک میکند بیشتر شبیه کاریکاتورطنز است تا واقعیت ونشان از این دارد که واقعا" اخرالزمان نزدیک شده وکف گیر به ته دیگ خورده وجالب اینکه این پشنهاد عجیب وغریب به مزاج این اقلیت خیلی هم خوش امده وکلی انهارا به وجد آورده است.
۳- بازی اصلی بین سیاف،کرزی وقانونی میباشد.
شنیده ها حاکی ازآن است که قرار بین کرزی وقانونی این بوده که طبق دوره گذشته پارلمان، باز هم قانونی نقش بیل مکانیکی کرزی را در پارلمان ایفا کند اما با رای آوردن اکثریت نسبی سیاف در اولین رای گیری برای ریاست پارلمان، ریشته های جناب قانونی وکرزی بنبه شد وخواب های طلایی آنها تعبیر نشد وبازی بزرگان وارد فاز کودکانه که همان ماجرای انداختن رای های سفید بود آغاز شد وماجرا ادامه پیدا کرد تا تبدیل به یک بحران ملی شد.
۴- بازی که باختش به محقق تمام شد.
ریاست کمیسیون حل وفصل بحران به محمد محقق رسید وایشان مصداق مثلی شد که میگودیند: آش نخورده دهان سوخته!
بازهم محمد محقق وارد بازی شد که نتیجه اش باخت بود اول برای خودش وبعد هم برای تمام هزاره ها من نمیدانم این مرد با تجربه میدان های نبرد واین گرگ باران دیده چرا به این راحتی آلت دست سیاست مداران رقیب میشود؟.
به نظر من محقق نباید ریاست این کمیسیون را قبول میکرد حال به هر دلیل که قبول کرده بود، بعد از مخالفت قانونی با دوپشنهاد اولی این کمیسیون، محقق باید متوجه میشد که وارد بازی خطر ناکی شده است وسریعا" از ریاست کمیسیون استعفا میداد تا شاهد شنیدن چرندیات نژاد پرست فاشستی یکی از نمایندگان زن پارلمان نباشیم.
۵- مارجرای میخ کوبیدن بر سر
این حکایت کوبیدن میخ بر سر! هم جالب است. من نمیدانم که آیا براستی میخی بر سر کسی کوبیده شده یا خیر؟ ویا اگر هم کوبیده شده باشد کار هزاره هست یا نه؟ آصلا" افسانه است ویا واقعیت دارد؟ اما این را خوب میدانم که هر وقت صحبت از میخ وسر میشود هزاره ها جبهه گیری میکنند. در پارلمان زماینکه یک نماینده زن ((نسیمه نیازی)) خطاب به محقق ودر واقع تمام هزاره ها گفت: شما مردمي هستيد كه به سر آدمها ميخ كوبيده ايد. ومتعاقب ان اعتراض نمایندگان هزاه وترک پارلمان وجارو جنجال های بعدی.
من فکر میکنم در آینده اگر فکری برای این یاوه گویی ها نکینم تبدیل به یک نقطه ضعف برای هزاره ها ویک حربه برای مخالفین فاشست خواهد شد. قهر وترک پارلمان چاره سازنیست.
۶- ریش سفید+دوعا+قرائت فاتحه+ وذکر صلوات=یک آمین بلند.
کم کم نا امید میشوم زیرا اجرای دموکراسی در افغانستان نتیجه نخواهدداد وبه این وکلای تازه راه یافته وجوان وروشن فکر که به تازگی به پارلمان راه یافته اند پشنهاد میکنم صبور باشند واین نیکتایی وکت شلوار را رها کند ودست به دامان بلند وریش های بلندتر بشوند وبا همان روش سالهای گذشته بسنده کنند وبا دعوت از بزرگان چون مجددی وآیت الله محسنی ودیگران وبا خواندن دعا وقرائت فاتحه وذکر صلوات ماجرای انتخاب ریاست پارلمان را ختم بخیر کنند تا بوی گندش همین ابروی نیمه نصفه ملت را در جهان نبرد.
یک پشنهاد:
در راستای ارائه طرح سوم کمیسیون حل بحران برای ریاست پارلمان که همان ریاست اقلیت بر اکثریت میباشد ، من هم پشنهادی دارم.
بهترین راه بیرون رفت از این بحران این است که: ریاست پارلمان نوبتی بشود. به این صورت که در سال اول پشتونها،سال دوم تاجیکها،سال سوم هزاره ها،سال چهارم ازبکها وسال پنجم را به چهار قسمت سه ماهه تقسم کنند. مطمئین باشید این بهترین وکم هزینه ترین راهی است که باید انجام شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر