این روز ها در ایران از برقراری دولت الکترونیک سخن بسیار گفته میشود وتبلیغات فراوانی دررسانه های دیداری وشنیداری به سمع ونظر مردم میرسد.
از جمله این کارها پرداخت قبوض آب، برق، گاز،تلفن وموبایل میباشند.
مدت چند ماهی میشود که تقریبا" هیچ کدام از بانک ها دریافت این قبوض را قبول نمیکنند. وبه جای آن مردم یا باید به کافی نت ها مراجعه کنند ویا خودشان با مراجعه به بانک که حساب پس انداز دارند حساب رمز در یافت کنند واز داخل منزل خود با تلفن خانگی ویا همراه خود این قبوض را پرداخت کنند.
خوب تا این جای کار که خیلی عالی است میشود گفت واقعا" تکنولوژی مردم را راحت کرده است.
اما...
در اینجا یک اما وجود دارد وآنهم این است که این دولت الکترونیک وتکنولوژی روز برای مهاجرین افغانی مقیم ایران چگونه است.
شب قبل که به منزل مراجعه کردم همسر محترمه با قیافه جدی فرمودند: آقا جان وقت این قبض ها دارد میگذرد باید پرداخت شود وگرنه قطع میکنند.
من هم سگرمه هایم جمع شد. ودراین فکربودم که این بار چگونه باید این قبوض را پرداخت کنم، به کی باید رو بزنم ودرب مغازه کدام همسایه بروم، که خانم فرمودند: چیه آقاجان؟ پولش که زیاد نیست. ومن هم لبخندی زدم وگفتم: بلی حق با شما است.
صبح امروز اولین کاری که کردم این بود که به بانک که حساب دارم رفتم تارمز پرداخت بگیرم وحیال خودم را راحت کنم.
در بانک موردنظر از کارمند محترمه آن که یک خانم بود پرسیدم، که باید چگونه رمز پرداخت قبوض را دریافت کنم. وایشان هم خیلی محترمانه با کله اش معاون بانک را نشانم داد.
هنگام که در مقابل معاون محترم ایستادم ودرخواستم را مطرح کردم بنده خدا یک نگاهی از پائین به طرف بالا انداخت وروی صورت وچشمای بادامی ام زوم کرده فرمودند: فرم پر کردید؟ ومن هم گفتم نه خیر تازه آمدم. وایشان هم رفتند از داخل گاو صندوق بانک فرم مورد نظر آورد وگفت: این امکانات به شما تعلق نمیگیرد چون شما، شماره(کد) ملی ندارید.
از جمله این کارها پرداخت قبوض آب، برق، گاز،تلفن وموبایل میباشند.
مدت چند ماهی میشود که تقریبا" هیچ کدام از بانک ها دریافت این قبوض را قبول نمیکنند. وبه جای آن مردم یا باید به کافی نت ها مراجعه کنند ویا خودشان با مراجعه به بانک که حساب پس انداز دارند حساب رمز در یافت کنند واز داخل منزل خود با تلفن خانگی ویا همراه خود این قبوض را پرداخت کنند.
خوب تا این جای کار که خیلی عالی است میشود گفت واقعا" تکنولوژی مردم را راحت کرده است.
اما...
در اینجا یک اما وجود دارد وآنهم این است که این دولت الکترونیک وتکنولوژی روز برای مهاجرین افغانی مقیم ایران چگونه است.
شب قبل که به منزل مراجعه کردم همسر محترمه با قیافه جدی فرمودند: آقا جان وقت این قبض ها دارد میگذرد باید پرداخت شود وگرنه قطع میکنند.
من هم سگرمه هایم جمع شد. ودراین فکربودم که این بار چگونه باید این قبوض را پرداخت کنم، به کی باید رو بزنم ودرب مغازه کدام همسایه بروم، که خانم فرمودند: چیه آقاجان؟ پولش که زیاد نیست. ومن هم لبخندی زدم وگفتم: بلی حق با شما است.
صبح امروز اولین کاری که کردم این بود که به بانک که حساب دارم رفتم تارمز پرداخت بگیرم وحیال خودم را راحت کنم.
در بانک موردنظر از کارمند محترمه آن که یک خانم بود پرسیدم، که باید چگونه رمز پرداخت قبوض را دریافت کنم. وایشان هم خیلی محترمانه با کله اش معاون بانک را نشانم داد.
هنگام که در مقابل معاون محترم ایستادم ودرخواستم را مطرح کردم بنده خدا یک نگاهی از پائین به طرف بالا انداخت وروی صورت وچشمای بادامی ام زوم کرده فرمودند: فرم پر کردید؟ ومن هم گفتم نه خیر تازه آمدم. وایشان هم رفتند از داخل گاو صندوق بانک فرم مورد نظر آورد وگفت: این امکانات به شما تعلق نمیگیرد چون شما، شماره(کد) ملی ندارید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر