درگیرو دار فعالیت انتخاباتی وسرگرمی اکثر هزاره ها وجفت جورکردن کمباین وگرم کردن تنور انتخابات ولسی جرگه، در گوشه از ازافغانستان ودر پشت پرده دست های درکار است تا چهره ای صلح طلب ملت هزاره ها خدشه دار کند.!
روشن فکران واندیشمندان وروزنامه نگاران متفکر هزاره به هوش باشند که در چنین موقعیتی وظیفه مهم تر وبالاتر از کمباین برای انتخابات را دارند.
جا دارد در این شرایط تمام نویسندگان وژورنالیستان هزاره با اتحاد وهمدلی همصدا فریاد بزنیم واین دروغ بزرگ قوم پشتون را در جا خنثی کنیم.
مطلب زیر در وبلاگ نسیم فکرت نشر شده است
به قول معروف "بیا ایره پوره کو" که یک شهروند هزاره اهل غزنی با راکت سه بریتانیایی را کشته و چهار تای دیگر را زخمی کرده است. دروغ شاخدارتر از این را کجا میتوانید بیابید؟ تا حال تحقیقات نشان داده که 99 درصد انتحاریها همه پشتونها هستند، طالبان 100درصد پشتونها هستند. هیچ خر و هیچ انسان بیعقل از کشورهای دیگر برای پشتونها نمیجنگد. هزارهها که تازه از زیر ظلم طالب آزاد شدهاند و تازه دم راحت هم نگرفتهاند و هزار بار به حضور نیروهای خارجی شکر میکشند - یک هزاره میآید علیه همکاران خارجیاش چموش میشود؟و بدتر از همه اینکه آن هزاره، بطرف نیروهای طالبان فرار کرده و خودش را تسلیم طالبان کرده و بعد طالبان هم ادعا کرده است که شخص فراری به جایی امن انتقال داده است.جنرال غلام فاروق پروانی چنین چیزی را به خبرگزاریها گفته است. متوجه هستید که در هفتههای اخیر، تبلیغات یک باند در درون پشتونها سیر دیگر گرفته است. از هر طرف علیه تاجیک و هزارهها تبلیغات میکنند. هیچ شکی نیست که آنها که حالا گفتهاند قاتل از قوم هزاره بوده و حالا نمیتوانند بیابندش، ممکن است یکی از همکاران بیگناه هزارهاش را بکشند و بعد جسد شان را تحویل خارجیها کننند که بگویند تسلیم نمیشد و در زد و خورد کشته شد. کی میگوید نه، و هزاره نبود؟هر روز هزارهها قربانی میدهد. چند روز پیش، 9 تن از سران محلی هزارهها را در ارزگان سر بریدند. یک هزاره اگر از گرسنگی هم بمیرد، محال است در دامن طالب پناه ببرد. بدتر از همه اینکه میگویند در دل شب ساعت 2 بجه اتفاق افتاده و بعد خودش در تاریکی فرار کرده. عجیب است. این آدم نام نداشته؟ اگر این حادثه روز اتفاق میافتاد نمیگفتند هزاره بود. چرا حادثه نصف شب اتفاق بیفته، این روشها و تبلیغات سوء بیشتر دشمنی به بار میآورد تا برادری و دوستی. این در حالی است که هزارهها و تاجیکها اکثریت سربازان را در خط مقدم جبهههای هلمند دارند. چون در سالهای 2007 و 2008، هر پشتونی را که در خط اول انداختند، گفتند: وله ما به طرف برادر خو شلیک نمیکنیم. یا تسلیم طالبان شدند، یا به طرف همرزمان شان شلیک کردند و یا هم خیانت کردند. نمونه آن، خزان سال 2007 است که 30 تن از سربازان اردوی ملی که اکثرا تاجیک، ازبیک و هزاره بودند در هلمند سر بریده شدهاند. قضیه از این قرار بود که از درون سربازان اردوی ملی کسی خیانت کرده بود. طالبان، تمام سربازان اردوی ملی را محاصره کرده و بعد همه پشتونها را آزاد کرده و بقیه را سر بریده بودند. اگر سند میخواهید بروید وزارت دفاع. نمیدانم، این مطبوعات و این روزنامهنگاران غیرمسئول بدنبال چهاند که این گونه حوادث به گوش مردم نمیرسد. این خبر هیچ انعکاس نیافت. فقط تلویزیون طلوع به آن اشارهء کوتاهی کرد.حالا بگوید، اگر در این موارد که حقیقت تلخی است ننویسیم و نگوییم که مثلا عاملین فلان قضیه تاجیک بودند، هزاره بودند و یا پشتون بودند، چه بنویسیم؟ دشمنان وطن؟ برادران ناراضی؟ خارجیها؟حالا یک قاتل طالب را به نام هزاره جا زدند و همین هم مایه تبلیغات سوء دیگران خواهد شد. وقتی دیگران هزاره هزاره میگویند ما بگویم دشمنان وطن، برادران ناراضی؟ حقیقت تلخ است اما باید بپذیریم که این کشور با این قدر نکبتی کشور نخواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر