درباره من

عکس من
تهران, Iran
با سلام؛ این وبلاگ برای آرشیو نوشته هایم است. به عبارت یک بک آب به حساب می اید.بنا براین خیلی دیر به اینجا سر میزنم در صورت که با نویسنده کار ضروری دارید، لطفا" به این http://hydari44.blogfa.com/ وبلاگ بیاید و یابا این ایمیل تماس بگیرد hydarie@yahoo.comبا تشکر

۱۳۹۱ فروردین ۲۸, دوشنبه

آمایش هفت!!! آرامش ظاهری اضطراب درونی

 
اشاره:
این روزها کارمندان زحمت کش و شریف اداره اتباع سخت مشغول خدمت رسانی به مهاجرین افغانستانی مقیم ایران هستند.
همانطور که قبلا" در همین وبلاگ اشاره کرده بودم مهاجرین به دودسته تقسیم شده اند قانونی وغیر قانونی! آنهایی که به اصطلاح غیر قانونی هستند فعلا" گیج ومبهوت به جای نامعلومی خیره شده اند، انگار یک وزنه سنگینی به ملاج شان اصابت کرده وآنها عنان اختیار را از دست داده وبدون اینکه بتوانند فکری بکنند وتصمیمی بگیرند بی اختیار به محل های تعیین تکلیف مراجعه نموده وبرگه باز گشت به افغانستان را دریافت میکنند ومرتب زیر لب میگویند چه فکر میکردیم چه شد..(( در این مورد بعدا" مفصل خواهم نوشت)) اما فعلا" میرویم سر اصل مطلب که همان آمایش هفت میباشد.



کارت بیمه درمانی

طبق اعلام قبلی مهاجرینی که به اصطلاح قانونی هستند بیمه حوادث وسلامت میشوند واین وعده در آمایش هفت توسط شرکت بیمه البرز عملی شده است.

در کل این طرح مفید است ولی متاسفانه احتیاجات ضروری و واقعی مهاجرین را بر طرف نمیکند به همین علت مردم به گرمی استقبال نمیکنند. آنهایکه اطلاع دارند این بیمه اختیاری است ونه اجباری، پول حق بیمه را وارز نمیکنند وعده زیادی فکر میکنند این بیمه مانند هزینه شهرداری اجباری است هزینه ای حق بیمه را وارز میکنند این در حالی است که این بیمه کاملا" اختیاری میباشد که متاسفانه در اکثر پایگاه های توضیع کارت آمایش هفت اطلاع رسانی به صورت صحیح ارائه نشده است. علت اصلی استقبال سرد مهاجرین این است که خدمات این بیمه خاص است به این صورت که بیمار تا زمانیکه میتواند راه برود هزینه اش را خودش باید پرداخت کند مانند سرما خوردگی ها وحساسیت های فصلی وبیماری های که به بیمارستان مراجعه نمیکنند وجهت مداوا به مطب های شخصی وداروخانه های محلی میروند که هزینه مراجعه به چنین مکان های که اتفاقا" خیلی هم زیاد وسنگین است از جانب شرکت بیمه البرز پرداخت نمیشود و طبق اعلام شرکت بیمه هر زمان که بیمار جهت مداوا به بیمارستانی مراجعه نموده وطبق گواهی پزشک معالج (تسویه حساب با حساب داری بیمارستان) آنوقت با اما واگر های فراوان قسمتی از هزینه ها با مراحل سخت اداری توسط بیمه البرزواقع در مرکز تهران یعنی خیابان امیر کبیر پرداخت خواهد.

بیمه وکمک سازمان ملل
در دفتر سازمان ملل متحد در تهران نهادی است که به بیماران مهاجرین افغانستانی کمک مالی میکنند واین کار خیر سالهای زیادی است که ادامه دارد البته نباید از نظر دور داشت که این کمکها در سالهای اخیر هم کاهش چشم گیری داشته وهم مراحل اداری اش سخت تر شده است.(بحث آن در این مقاله نمیگنجد)با اجرای شدن طرح بیمه سلامت مهاجرین افغانستانی در ایران به احتمال بسیار فراوان کمک های مستقیم سازمان ملل متحد به مهاجرین قطع خواهد شد که اگر این اتفاق بیفتتد، این طرح به خودی خود اجباری خواهد شد.

لازم به توضیح است که بخشی از هزینه های بیمه توسط کشور های خارجی تامین شده است بنا بر این هیچ عقل سلیمی نمیپزیرد وانتظار ندارد که یک کشور ویا نهاد(خییر) کمک کننده به یک مناسبت دردو محل کمک کنند بنا براین قطع شدن کمک های مالی دفتر ملل متحد نباید دور از انتظاروباعث تعجب ما بشود .

کارتهای شناسایی

شکل ظاهری کارت ها تغییر کرده واز کیفیت مطلوبی برخودار میباشد ودیگر مشکل نگهداری از قبیل اندازه وباز شدن پرس را ندارد اما یک تغییر بسیار مهم هم در متن کارت ها انجام گرفته است که باید حقوق دانان به آنها توجه کنند. روی کارت قبلا" نوشته شد بود"کارت خروج از کشور مدت دار" ودر آمایش هفت این نوشته به"اقامت موقت" تغییر کرده است که از لحاظ قانونی تفاوت های بسیاری دارد.

در ادبیات فارسی "اقامت" یعنی آرامش وبه آرآمش رسیدن ودر ظاهر قضیه مهاجرین در ایران به این آرامش رسیده اند. بعد از طرح آمایش هفت که هم اکنون در حال اجرا شدن است حدود یک میلیون مهاجر دارای کارت شنا سایی (اقامت موقت) بیمه حوادث وسلامت وکارت کارگری برای کار کردن در اختیار دارند وشنیده ها حاکی از آن است که برخورد کارمندان اداره اتباع نسبت به سالهای گذشته مناسبتر وانسانی تر شده است







آرامش ظاهری



با شنیدن اخبار اجرا شدن طرح آمایش ۷ در ایران، کسانیکه در خارج از ایران زندگی میکنند ویا اخبار را به صورت بولتن وار میخوانند ودنبال میکنند ایران برای یک میلیون مهاجر افغانستانی که به اصطلاح قانونی هستند کم کم به مدینه فاضله نزدیک میشود از نگاه این افراد مهاجرین افغانستانی دارای کارتهای شنا سایی اقامت موقت برای زندگی کردن هستند ودارای کارت کارگری برای کارکردن وصاحب کارت بیمه درمانی برای مداوا خود میباشند وفرزندان آنها از مدرسه تا دانشگاه تحصیل میکنند وسقفی اجاره ای برای زندگی برای خود دارند.
حال اگر کلی وتئوری از بیرون به قضایا نگاهی بیندازیم همه چیز عالی به نظر می آید واز نظر جامعه شناسان چنین وضعیت زندگی برای یک مهاجر ایده آل است ونباید باعث گیله وشکایت کسی بشود که اگر چنین باشد بدون شک زیاده وخواهی خواهد بود


اضطراب درونی


با تمام این تفاسیر حقیقت این است که مهاجرین اصلا"به آرامش نرسیده ونخواهد رسید.!
اینکه مهاجرین برای ادامه زندگی خود در ایران نگران ومضطرب هستند شکی نیست اما نباید فراموش کرد که این اضطراب ونگرانی در بین جامعه مهاجر متفاوت است وبه دسته های مختلفی تقسیم میشود. عده که در این ۳۰ سال گذشته توانسته اند گلیم خود را از آب بیرون بکشند وبه اصطلاح مایه دار شده اند واکنون در خانه ای زندگی میکنند که اسما" مال خودشان است وماشینی سوار میشوند که با پول خود خریده اند، در چنین روز های سئوالی که میپرسند این است که: آیا بعد از توضیع کارت آمایش۷ میشود گواهینامه رانندگی گرفت؟ ویا سندماشین وملک مان را بنام خود مان ثبت کرد؟ آیا جواز کسپ وکار میدهند؟و...

عده دیگرکه به تازگی سر توی سر ها در اروده کم کم در ردیف مایه دار ها قرار میگیرند وهنوز جرئت خرید ملک وماشین را بنام یک فرد ایرانی پیدا نکرده اند برای این عده تردد بین شهری در اولویت اول قرار دارد در حال حاضر تنها چیزی که اهمیت دارد این است که بدون درد سر بتواند دور ایران بچر خد ومسافرت برود وخرید ملک وماشین در مراحل بعدی قرار دارد.

افراد که در بالا از انها یاد شد جز کسانی هستند که خیال بازگشت به افغانستان را ندارند وبرای پرداخت هر گونه هزینه از جانب دولت ایران هیچ مشکلی ندارند وبیشتر نگرانی واضطراب آنها از وضیعت زندگی رفاهی وسرمایه ای که در ایران دارند میباشد.

اما در طرف دیگر قضیه جامعه گارگر مهاجر قرار دارند که از قضا در اکثریت مطلق قرار دارند کسانیکه از گرگ میش صبح تا تاریکی شب جان میکنند تا لقمه نانی بدست آورند وشرمنده زن فرزندشان که چه عرض کنم منت بار دولت ایران نشوند وسر وقت انواع واقسام با عناوین مختلف ودر فصل های مختلف به حساب دولت ایران بریزند تا چهار صباحی بیشتر در دیار غربت جان بکنند وزنده بمانند.

برای این عده ار مهاجرین ادامه زندگی در ایران ممکن نخواهد بود وهر طور که حساب کنیم آنها از پس هزینه های سنگین زندگی در ایران بر نخواهد آمد به همین علت بسیاری از آنها به فکر بازگشت به افغانستان هستند افغانستانی که نه امنیت کافی دارد ونه اقتصاد قوی اما همیشه بین بد بدتر گزینه بد مفید تر است.

نتیجه:

تجربه نشان داده است که این اسامی وتغییر وتحولات روی انواع واقسام برگه های شناسایی مهاجرین در طول 30 سال گذشته هیچ تاثیری مثبت وامتیازی برای آنها نبوده اما در این مرحله وطرح آمایش هفت آن عده که بتواند بر مشکلات مالی واقتصادی غلبه کرده وجان سالم به در ببرد، آیا به آرامش موقت خواهد رسید؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر